Simorgh

ابتدای کار سیمرغ ای عجب
جلوه گر بگذشت بر چین نیم شب

در میان چین فتاد از وی پری
لاجرم پر شور شد هر کشوری

هر کسی نقشی از آن پر برگرفت
هر که دید آن نقش کاری درگرفت

آن پر اکنون در نگارستان چین ست
اطلبو العلم و لو بالصین ازین ست

این همه آثار صنع از فر اوست
جمله انمودار نقش پر اوست

گر نگشتی نقش پر او عیان
این همه غوغا نبودی در جهان
این همه غوغا نبودی در جهان

بعد از آن وادی حیرت آیدت
کار دایم درد و حسرت آیدت

هر نفس اینجا چو تیغی باشدت
هر دمی اینجا دریغی باشدت

آه باشد، درد باشد، سوز هم
روز و شب باشد، نه شب نه روز هم

آه باشد، درد باشد، سوز هم
روز و شب باشد، نه شب نه روز هم

گوید اصلا می ندانم چیز من
وان ندانم هم ندانم نیز من

عاشقم اما ندانم بر کیم
نه مسلمانم نه کافر، پس چیم

لیکن از عشقم ندارم آگهی
هم دلی پرعشق دارم هم تهی
هم دلی پرعشق دارم هم تهی



Credits
Writer(s): Niaz Nawab
Lyrics powered by www.musixmatch.com

Link