Saz Va Avaze Kamande Zolf

در زلف چون کمندش، ای دل مپیچ که آنجا
در زلف چون کمندش، ای دل مپیچ که آنجا
سرها بریده بینی، بی جرم و بی جنایت
بی جرم و بی جنایت

از هر طرف که رفتم، جز وحشتم نیافزود
از هر طرف که رفتم، جز وحشتم نیافزود
زنهار از این بیابان، زنهار از این بیابان
وین راه بی نهایت

در این شب سیاهم، در این شب سیاهم
گم گشت راه مقصود، گم گشت راه مقصود

از گوشه ای برون آی، از گوشه ای برون آی
ای کوکب هدایت، ای کوکب هدایت

چشمت به غمزه ما را، خون خورد و می پسندی
چشمت به غمزه ما را، خون خورد و می پسندی
جانا روا نباشد، خونریز را حمایت
جانا روا نباشد، خونریز را حمایت

رندان تشنه لب را، آبی نمی دهد کس
رندان تشنه لب را، آبی نمی دهد کس
گویی ولی شناسان، رفتند از این ولایت
گویی ولی شناسان، رفتند از این ولایت
ای آفتاب خوبان، می جوشد اندرونم
یک ساعتم بگنجان، در سایه عنایت
یک ساعتم بگنجان، در سایه عنایت

عشقت رِسَد به فریاد، عشقت رِسَد به فریاد
ور خود به سانِ حافظ، قرآن ز بَر بخوانی
در چاردَه روایت، در چاردَه روایت



Credits
Writer(s): Hamid Motebassem
Lyrics powered by www.musixmatch.com

Link