Khasteh

می روم خسته و افسرده و زار
سوی منزلگه ویرانه خویش

می روم خسته و افسرده و زار
سوی منزلگه ویرانه خویش
به خدا میبرم از شهر شما
دل شوریده و دیوانه خویش
می روم خسته و افسرده و زار
سوی منزلگه ویرانه خویش

به خدا غنچه شادی بودم
دست عشق آمد و از شاخم چید
به خدا غنچه شادی بودم
دست عشق آمد و از شاخم چید
شعله آه شدم صد افسوس
که لبم باز بر آن لب نرسید

می روم خسته و افسرده و زار
سوی منزلگه ویرانه خویش
به خدا میبرم از شهر شما
دل شوریده و دیوانه خویش
می روم خسته و افسرده و زار
سوی منزلگه ویرانه خویش

عاقبت بند سفر پایم بست
می روم خنده به لب خونین دل
می روم از دل من دست بدار
ای امید عبث بی حاصل

می روم خسته و افسرده و زار
سوی منزلگه ویرانه خویش
به خدا میبرم از شهر شما
دل شوریده و دیوانه خویش
می روم خسته و افسرده و زار
سوی منزلگه ویرانه خویش
می روم خسته و افسرده و زار
سوی منزلگه ویرانه خویش



Credits
Writer(s): Ahmad Zahir
Lyrics powered by www.musixmatch.com

Link