The Healing Process Intro

بازم طلوع خورشید و بازم یه روز تکراری
از حبس عقاید تو و سلول زندانی
از گریه کودکی توی خیابون شلوغ
از این عابرای رهگذر و حقیقت دروغ
دل دختر فراری پر از آرزوی محال
از نون به نرخ روز و از حرومای حلال
از مرگ یه فاحشه،از تولد حوری
مرگ برای ما یعنی خدا و بهشت زوری
مرگ برای ما یعنی یه تاریخ تحریف شده
یعنی آزادی و دین و خدایی که تلفیق شده
مرگ برای ما یعنی رفاقت و زخم دستش
یعنی زندان ازادی و انفرادی بندش
مرگ برای ما یعنی تن مادر تو دست باد
یعنی مردی که مردونگیشو ساده میده به باد
مرگ برای ما یعنی همین آزادی صدا
یعنی دین و آیینی که می شه افیون توده ها
مرگ برای ما یعنی هوای پرسه تو زندون
یعنی انسانی مدرن ولی با خوی یک حیوون
مرگ برای ما یعنی غمِ پدری که خستس
یعنی خودکشی شبونه تو اتاقی که بستس
مرگ برای ما یعنی ایده فکر و قلم بر باد
یعنی لخته تفکری که سال هاست رفته از یاد
مرگ برای ما یعنی گریز سیاست به دین
یعنی جواب نسلی رو با شاید و اما بدین
مرگ برای ما یعنی صلح امروز جنگ فرداش
یعنی لاتای بی خطر یعنی جماعت اوباش
مرگ برای ما یعنی همین زندگی عادی
یعنی زندگی قرضی قسط فرداتم ندادی
مرگ برای ما یعنی یه پرچم با سه رنگ گُنگ
یعنی حبس یه اقیانوس توی تاریکی یه تُنگ
مرگ برای ما یعنی حماسه فصل سرما
یعنی گُه بزنن به امروز و فردای این فردا

میلاد مفرد

زندگی

زندگی یعنی گذشتن از گذشته ای ظلمانی
یعنی رفتن توی تاریکیو مردنی نورانی
زندگی یعنی سفره ای پهن زیر یه سقفی از کاه
یعنی دستای به هم پیوسته و امید به فردا
زندگی یعنی یه معلول که لبخند رو لباشه
یه نابینا که بینایی قلبش وصله چشاشه
زندگی یعنی یه چرخ که میچرخه با دست یک زن
یه خونواده یادگاریه مرد زنی تهمتن
زندگی یعنی سلامتی حتی با پینه رو دست
نه اینکه جیبت پر پول باشه و دستت سرم وصل
زندگی یعنی پریدن منصور رو تخت منصوره
یعنی ساعتی آرامش همه چیز جفت و جوره
زندگی یعنی عاشق و معشوقش پیش هم باشن
الیشا با نقی و فکر اختلافش نباشن
زندگی یعنی آدم و حوایی که صمیم باشن
جا مهم نیست کنار سیب تو بهشت یا زمین باشن
زندگی یعنی جواب صداقت باشه صداقت
بگذری از ناکرده ها چه رفیق چه لامروت
زندگی یعنی تا زنده ای قدر زنده بدونی
نه اینکه واسه مرده زار بزنی روزه بخونی
زندگی یعنی با پای برهنه رو سیم خاردار
بدویی و بجنگیو بایستی مثل یه سردار
زندگی یعنی انتخاب بودن به جای کورتاژ
خودت باشی عقیده از تو باشه به جای مونتاژ
زندگی یعنی یه لک که پاک نشه از روی کاغذ
یعنی قدرتی نتونه بچینه گل رو از ساقش
زندگی یعنی بغض لای گلوتو قورتش بدی
وسعت روحتو بیشتر کنی آب و نونش بدی
زندگی یعنی شرر باشیو تو ارتفاع نلرزی
تو یخبندون اگه لختم بودی از سرماش نترسی
زندگی یعنی زندگی ببخشی به فکر بیمار
یعنی زنده باشی حتی تا فردای چوبه ی دار

امین وحید