Khazan

INSTRUMENTAL
گل من چندین
منشین غمیگن
شام محنت به سر آمد
سر و دست افشان
غم دل بنشان
غمخوارت از سفر آمد
instrumental
ز چه بنشستی
به گشا دستی
آذین کن صحن و سرا را
که پس از غم ها
به رخ شب ها
آب و رنگ سحر آمد
شب مهتابی
ز چه بی تابی؟!
روشن کن شمع صبوری
منشین غمگین
که مه دیرین
تابان و جلوه گر آمد
گل من چندین
منشین غمگین
شام محنت به سر آمد
سر و دست افشان
غم دل بنشان
غمخوارت از سفر آمد
instrumental

گل من چندین
منشین غمگین
شام محنت به سر آمد
تو که آگاهی
که چه شبهایی
با یاد او بنشستیم
شب بارانی
غم پنهانی
رفت و نور بصر آمد
پس از آن دوری
غم مهجوری
شور و شادی برپا کن
ز غم پنهان
نشوی گریان
چون او خندان ز در آید
گل من چندین
منشین غمگین
شام محنت به سر آمد
سر و دست افشان
غم دل بنشان
غمخوارت از سفر آمد
گل من چندین
منشین غمگین
شام محنت به سر آمد
شب مهجوری
ز ره دوری
آوای رهگذر آمد
چو سحر سر زد
غم دل پر زد
شادی از بام و در آمد
شب جانکاهی
شرر آهی
زد ابر غم به کناری
به سرافرازی
به دل افروزی
خورشید ما به درآمد
گل من چندین
منشین غمگین
شام محنت به سر آمد
سر و دست افشان
غم دل بنشان
غمخوارت از سفر آمد
instrumental
گل من چندین
منشین غمگین
شام محنت به سر آمد
سر و دست افشان
غم دل بنشان
غمخوارت از سفر آمد
instrumental
پس از آن هجران
غم بی پایان
پیدا شد خاتم عشقم
به دلم نوری
چه شر و شوری
زان مرغ خوش خبر آمد
تو که آگاهی
که چه شبهایی
با یاد او بنشستیم
غم پنهانی
شب بارانی
رفت و نور سحر آمد
گل من چندین
منشین غمگین
شام محنت به سر آمد
سر و دست افشان
غم دل بنشان
غمخوارت از سفر آمد
گل من چندین
منشین غمگین
شام محنت به سر آمد
سر و دست افشان
غم دل بنشان
غمخوارت از سفر آمد



Credits
Lyrics powered by www.musixmatch.com

Link