Gol

من زنی دیدم غنی تر از غزل
دُر ناب گوهر خالص، نه جواهر بدل
اسم زن گل بود اسمش یادمه
گرچه یاد و خاطرش تو ذهن من خیلی کمه

دلم از هوای گل لبریز بود
دلم از هوای گل لبریز بود
گل شگفت انگیز بود
گل شگفت انگیز بود
گل شگفت انگیز بود

توی پله عطش کنار آب
زیر نور نقره پا شه مهتاب
توی پیرهنی به رنگ عناب
مث جادوی شب پاییز بود

گل شگفت انگیز بود
گل شگفت انگیز بود
گل شگفت انگیز بود

من سلام گفتم نگاهی کرد یعنی وسلام
من سلام گفتم نگاهی کرد یعنی وسلام
چه سکوتی بود ترانه مدام
چه قصیده ای شنیدم بی کلام

دلم از هوای گل لبریز بود
دلم از هوای گل لبریز بود
گل شگفت انگیز بود
گل شگفت انگیز بود
گل شگفت انگیز بود

گل کی بود و از کدوم آبو هوا
از کجا آمد و میرفت به کجا
من ندونستم نمیدونم هنوز
مث باد آمد و رفت فرصت ما

از سلام آشنایی تا وداع
سفر ما کمتر از پنج شیش قدم
مث ماندن یه سایه پیش نور
فرصت موندن ما بود پیش هم

چه نگاهی کرد زمین آب شد انگار زیر پام
دلم از هوای گل لبریز بود
دلم از هوای گل لبریز بود
گل شگفت انگیز بود
گل شگفت انگیز بود
گل شگفت انگیز بود

من سلام گفتم نگاهی کرد یعنی وسلام
من سلام گفتم نگاهی کرد یعنی وسلام
چه سکوتی بود ترانه مدام
چه قصیده ای شنیدم بی کلام

دلم از هوای گل لبریز بود
دلم از هوای گل لبریز بود
گل شگفت انگیز بود
گل شگفت انگیز بود
گل شگفت انگیز بود
گل شگفت انگیز بود
گل شگفت انگیز بود
گل شگفت انگیز بود



Credits
Writer(s): Hassan Shamaeezadeh, Zoya Zakarian
Lyrics powered by www.musixmatch.com

Link