Jadehaye Barfi
همیشه اونو می دیدم توی کوچه های برفی
بین ما فقط نگاه بود نه کلامی بود نه حرفی
حرف من همیشه خنده جواب اون یه تبسم
زیر لب زمزمه می کرد اما حرفاش واسه من گم
اما حرفاش واسه من گم
واسه من گم
همه جا سایه به سایه پا به پام بود
تو دلم با هر کلام توی صدام بود
هرچی بود من که جز اون کسی نداشتم
اون غریبه اما تنها آشنام بود
می تونستم با جسارت اسمشو ازش بپرسم
بزنم به آب و آتیش دیگه از هیچی نترسم
اون به من همیشه نزدیک اما دست نیافتنی بود
می تونستیم اگه باشیم خیلی حرفا گفتنی بود
خیلی حرفا گفتنی بود
گفتنی بود
همه جا سایه به سایه پا به پام بود
تو دلم با هر کلام توی صدام بود
هر چی بود من که جز اون کسی نداشتم
اون غریبه اما تنها آشنام بود
میتونستم با جسارت اسمشو ازش بپرسم
بزنم به آب و آتیش دیگه از هیچی نترسم
اون به من همیشه نزدیک
اما دست نیافتنی بود
میتونستیم اگه باشیم
خیلی حرفا گفتنی بود
خیلی حرفا
گفتنی بود
گفتنی بود
همه جا سایه به سایه پا به پام بود
تو دلم با هر کلام توی صدام بود
هرچی بود من که جز اون کسی نداشتم
اون غریبه اما تنها آشنام بود
می تونستم با جسارت
اسمشو ازش بپرسم
بزنم به آب و آتیش
دیگه از هیچی نترسم
اون به من همیشه نزدیک
اما دست نیافتنی بود
میتونستیم اگه باشیم
خیلی حرفا گفتنی بود
خیلی حرفا
گفتنی بود
گفتنی بود
بین ما فقط نگاه بود نه کلامی بود نه حرفی
حرف من همیشه خنده جواب اون یه تبسم
زیر لب زمزمه می کرد اما حرفاش واسه من گم
اما حرفاش واسه من گم
واسه من گم
همه جا سایه به سایه پا به پام بود
تو دلم با هر کلام توی صدام بود
هرچی بود من که جز اون کسی نداشتم
اون غریبه اما تنها آشنام بود
می تونستم با جسارت اسمشو ازش بپرسم
بزنم به آب و آتیش دیگه از هیچی نترسم
اون به من همیشه نزدیک اما دست نیافتنی بود
می تونستیم اگه باشیم خیلی حرفا گفتنی بود
خیلی حرفا گفتنی بود
گفتنی بود
همه جا سایه به سایه پا به پام بود
تو دلم با هر کلام توی صدام بود
هر چی بود من که جز اون کسی نداشتم
اون غریبه اما تنها آشنام بود
میتونستم با جسارت اسمشو ازش بپرسم
بزنم به آب و آتیش دیگه از هیچی نترسم
اون به من همیشه نزدیک
اما دست نیافتنی بود
میتونستیم اگه باشیم
خیلی حرفا گفتنی بود
خیلی حرفا
گفتنی بود
گفتنی بود
همه جا سایه به سایه پا به پام بود
تو دلم با هر کلام توی صدام بود
هرچی بود من که جز اون کسی نداشتم
اون غریبه اما تنها آشنام بود
می تونستم با جسارت
اسمشو ازش بپرسم
بزنم به آب و آتیش
دیگه از هیچی نترسم
اون به من همیشه نزدیک
اما دست نیافتنی بود
میتونستیم اگه باشیم
خیلی حرفا گفتنی بود
خیلی حرفا
گفتنی بود
گفتنی بود
Credits
Writer(s): Jahanbakhsh Pazoki
Lyrics powered by www.musixmatch.com
Link
Other Album Tracks
© 2024 All rights reserved. Rockol.com S.r.l. Website image policy
Rockol
- Rockol only uses images and photos made available for promotional purposes (“for press use”) by record companies, artist managements and p.r. agencies.
- Said images are used to exert a right to report and a finality of the criticism, in a degraded mode compliant to copyright laws, and exclusively inclosed in our own informative content.
- Only non-exclusive images addressed to newspaper use and, in general, copyright-free are accepted.
- Live photos are published when licensed by photographers whose copyright is quoted.
- Rockol is available to pay the right holder a fair fee should a published image’s author be unknown at the time of publishing.
Feedback
Please immediately report the presence of images possibly not compliant with the above cases so as to quickly verify an improper use: where confirmed, we would immediately proceed to their removal.