Colonel

چه می کشم از دوره ای که باورم سرکوب شد
تا بدتری آمد به چشم، بد لاجرم محبوب شد
من مشت در گل مانده ام، با ساقه ی دستان تو
شاید زمین آماده ی یک اتفاق خوب شد
من عاشق چشم تو و خواب نگاه تو شدم
چشمان تو شرط من است مشروطه خواه تو شدم
با این همه بگذار من برعشق تو تکیه کنم
یک شب بدون درد در آغوش تو گریه کنم

چون عاشقت ما زتو را با قیمت جان می خرد
از گندم گیسوی تو بر سفره اش نان می برد
هر کس تو را از من گرفت دلسرد چون دیوار بود
این سر به جای شانه ات همواره روی دار بود

من عاشق چشم تو و خواب نگاه تو شدم
چشمان تو شرط من است مشروطه خواه تو شدم
با این همه بگذار من بر عشق تو تکیه کنم
یک شب بدون درد در آغوش تو گریه کنم



Credits
Writer(s): Afshin Moghaddam, Babak Zarrin
Lyrics powered by www.musixmatch.com

Link