Ey Mahe Mehr
مادر مداد قرمزِ من کو؟
کو لقمه های نان و پنیرم؟
آخر چگونه بیست بگیرم؟
وقتی که دست های فقیرم
فردایِ درس آن همه باید
در جست و جوی کار بمیرند
ای ماه مهر زهر هلاهل
باز آ که زنگ های ثلاثه
روزی هزار بار بمیرند
تا کودکان به وقتِ دبستان
از ترسِ امتحان نهایی
با نمره یِ چهار بمیرند
ای ماهِ مهر ماهِ بد اخلاق
با ایده های محکم و خلاق
ما را بزن به خط کِشی از چوب
ما را بزن به تَرکه ی مرطوب
تا در درونِ کودکِ دیروز
مردانِ بی شمار بمیرند
مادر مداد قرمزِ من کو؟
کو لقمه های نان و پنیرم؟
آخر چگونه بیست بگیرم؟
وقتی که دست های فقیرم
فردایِ درس آن همه باید
در جست و جوی کار بمیرند
دل بادبادک ایست حصیری
آهی که میوزد دلِ ما را
تا اوج میبَرد به اسیری
با هر نخ بریده شهید
دل های رفته را بگذارید
در اوج افتخار بمیرند
در این کلاس هایِ رُفوزه
لای کتاب هایِ عجوزه
ما چیستیم بر درِ کوزه؟
سقایِ علم دست بجنبان
تا گوش های تشنه به دستِ
چک های آب دار بمیرند
روزی هزار بار بگو آب
روزی هزار بار بگو نان
مادر مرا ببر به دبستان
تا رویِ شاخه های جوانم
گنجشک های توی دهانم
روزی هزار بار بمیرند
مادر مداد قرمزِ من کو؟
کو لقمه های نان و پنیرم؟
آخر چگونه بیست بگیرم؟
وقتی که دست های فقیرم
فردایِ درس آن همه باید
در جست و جوی کار بمیرند (بمیرند، بمیرند، بمیرند)
کو لقمه های نان و پنیرم؟
آخر چگونه بیست بگیرم؟
وقتی که دست های فقیرم
فردایِ درس آن همه باید
در جست و جوی کار بمیرند
ای ماه مهر زهر هلاهل
باز آ که زنگ های ثلاثه
روزی هزار بار بمیرند
تا کودکان به وقتِ دبستان
از ترسِ امتحان نهایی
با نمره یِ چهار بمیرند
ای ماهِ مهر ماهِ بد اخلاق
با ایده های محکم و خلاق
ما را بزن به خط کِشی از چوب
ما را بزن به تَرکه ی مرطوب
تا در درونِ کودکِ دیروز
مردانِ بی شمار بمیرند
مادر مداد قرمزِ من کو؟
کو لقمه های نان و پنیرم؟
آخر چگونه بیست بگیرم؟
وقتی که دست های فقیرم
فردایِ درس آن همه باید
در جست و جوی کار بمیرند
دل بادبادک ایست حصیری
آهی که میوزد دلِ ما را
تا اوج میبَرد به اسیری
با هر نخ بریده شهید
دل های رفته را بگذارید
در اوج افتخار بمیرند
در این کلاس هایِ رُفوزه
لای کتاب هایِ عجوزه
ما چیستیم بر درِ کوزه؟
سقایِ علم دست بجنبان
تا گوش های تشنه به دستِ
چک های آب دار بمیرند
روزی هزار بار بگو آب
روزی هزار بار بگو نان
مادر مرا ببر به دبستان
تا رویِ شاخه های جوانم
گنجشک های توی دهانم
روزی هزار بار بمیرند
مادر مداد قرمزِ من کو؟
کو لقمه های نان و پنیرم؟
آخر چگونه بیست بگیرم؟
وقتی که دست های فقیرم
فردایِ درس آن همه باید
در جست و جوی کار بمیرند (بمیرند، بمیرند، بمیرند)
Credits
Writer(s): Mohsen Chavoshi, Shahab Akbari
Lyrics powered by www.musixmatch.com
Link
© 2025 All rights reserved. Rockol.com S.r.l. Website image policy
Rockol
- Rockol only uses images and photos made available for promotional purposes (“for press use”) by record companies, artist managements and p.r. agencies.
- Said images are used to exert a right to report and a finality of the criticism, in a degraded mode compliant to copyright laws, and exclusively inclosed in our own informative content.
- Only non-exclusive images addressed to newspaper use and, in general, copyright-free are accepted.
- Live photos are published when licensed by photographers whose copyright is quoted.
- Rockol is available to pay the right holder a fair fee should a published image’s author be unknown at the time of publishing.
Feedback
Please immediately report the presence of images possibly not compliant with the above cases so as to quickly verify an improper use: where confirmed, we would immediately proceed to their removal.