Faramoosh Kon

خوشا آن دم که مرا باده ی نابی بدی و
خوشا آدم که مرا درد شرابی بدی و
خوشا آنجا که لبا لب شوم از بویه تو خواب
خنک آنجا بنشینم لبه آن رود شراب
خوشا آن دم که مرا باده ی نابی بدی و
خوشا آن دم که مرا درد شرابی بدی و
خوشا آنجا که لبا لب شوم از بویه تو خواب
خنک آنجا بنشینم لبه آن رود شراب
نوش کن مرا مرا فراموش کن نوش کن مرا مرا دوباره مدهوش کن
نوش کن مرا ز خاطرت فراموش کن نوش کن مرا به هر بهانه خاموش کن

حال آن دارم که امشب می پرست
پای کوبان تا سحر جامی به دست
سر به سر باده به باده مسته مست
هی زنم می تا ببازم هر چه هست
هی زنم می تا ببازم هر چه هست
حاله آن دارم که امشب می پرست
پای کوبان تا سحر جامی به دست
سر به سر باده به باده مسته مست
هی زنم می تا ببازم هر چه هست
هی زنم می تا ببازم هر چه هست
نوش کن مرا مرا فراموش کن نوش کن مرا مرا دوباره مدهوش کن
نوش کن مرا ز خاطرت فراموش کن نوش کن مرا به هر بهانه خاموش کن
هی زنم می تا ببازم هر چه هست
نوش کن مرا مرا مرا فراموش کن
نوش کن مرا مرا دوباره مدهوش کن
نوش کن مرا ز خاطرت فراموش کن
نوش کن مرا به هر بهانه خاموش کن



Credits
Writer(s): Hamid Hiraad, Afshin Yadollahi
Lyrics powered by www.musixmatch.com

Link