Ayenehye Shekasteh

بیایید بیایید که جان دل ما رفت
بگریید بگریید که آن خنده گشا رفت
در این خاک بیوفتید که آن لاله فرو ریخت
بر این بام بگریید که آن سرو فرا رفت
دگر شمع میارید که این جمع پراکند
دگر عود مسوزید کزین بزم صفا رفت
دگر شمع میارید که این جمع پراکند
دگر عود مسوزید کزین بزم صفا رفت
لب جام مبوسید که آن ساقی ما خورد
رگ چنگ ببرید که آن نغمه سرا رفت
نوای نی او بود که سوز غزلم داد
نوای نی او بود که سوز غزلم داد
غزل باز مخوانید مخوانید مخوانید مخوانید
که نی سوخت نوا رفت
که نی سوخت نوا رفت
از این چشمه منوشید که پر خون جگر گشت
بدین تشنه بگوئید که آب بقا رفت
زهی سایه ی اقبال کزو بر سر ما بود
سر و سایه مخواهید که آن فرّ هما رفت
زهی سایه ی اقبال کزو بر سر ما بود
سر و سایه مخواهید که آن فرّ هما رفت
که نی سوخت نوا رفت
که نی سوخت نوا رفت
که نی سوخت نوا رفت
که نی سوخت نوا رفت
که نی سوخت نوا رفت
که نی سوخت نوا رفت



Credits
Writer(s): Sourena Sefati, Mojgan Shajarian
Lyrics powered by www.musixmatch.com

Link