Wind Is To Blame

دل اگر دیر زمانیست
جدا مانده از این روح بلند
ریسمان است که از دست کوته بوده
جان اگر خالی از این عشق از این پرباریست
کاسه مهر تو از کنج لبم کم بوده

مهر آن نیست که برداری از آن دور قدم
دست بندازی و از دل گرهی بگشایی
بهتر آن نیست در این بی مهری
تو بجنگی، تو بمیری، تو کرم بگذاری

وقت بگذشت و در این شهر بلند
همچنان مانده به امید تو، دلباخته، افسرده، پریشان، دربند
بهترین داده این زندگی کوته را
به تو بستم انگار
به تو بستم انگار
که خودم بگزینم
که خودم بردارم
که خودم بگذارم

و نپرسیدم از این خویش از این وجدان در آخر روز
من چه کردم که شعف انگیزم در دل تو
من چه کردم امروز
من چه کردم امروز
من چه کردم امروز
من چه کردم امروز



Credits
Writer(s): Aida Shahghasemi, Jeremy Ylvisaker, Michael L. Lewis, Nima Hafezieh
Lyrics powered by www.musixmatch.com

Link