Adama
آدما رد میشن از کنارت
هنوز مث قدیما همه چی خنده داره
هنوز همه روح و جسمو بچه دارش
میکنن دلو با حرفا خدشه دارش
داره در میره از دست امشب
هر جایی میره یه هرزست فکرم
میخوان باهات از نزدیک باشن آشنا
تو دنیات از سر صبح تا شب دادگاه
شده جنگ و دعوا حکم و طلاق
توی مشکلا صم بُکم وکلا
همه میخوان بگیرن ازت رشته کلام
در بیارن از کاست چشم مثِ کلاغ
داره غالب میشه نیمه تاریک
داره هی پُر تر میشه نیمه خالی
حتی نداره گرمای قبل و خورشیدو
تو غصته حقیقتو کی بشه حالیت
لحظه ها میگذرن از نگاهت
تو هر شب مینویسی حسب حالت
با روحی که نمیتونه تخت بخوابه
شب نمی بینی اشاره از ستاره ها
لحظه ها میگذرن از نگاهت
تو هر شب مینویسی حسب حالت
با روحی که نمیتونه تخت بخوابه
شب نمیبینی اشاره از ستاره ها
میشه دل گشنه و ذهنو میجوم
تو هر حالتی بگی فکرو میکنم
حس میکنم همش اینه آخرین نفس
آخرین دفعست میزنم بال از این قفس
شده انگیزه جدا از حس
شده از دود این شهر خدا هم فِس
ولی جنگیدم با اینکه کاکاسیاه نبودم
میگذره روزا با این پاپاسیا هنوزم
پول کیرته میره و میاد
باید نزنی حرص جیبتو زیاد
باید دل نبندی به چیزی که موندگار نیست شاید
یه جو معرفت گیر تو بیاد داداش
یاد بگیر که قانون تویی
تو تلاش باش دِلارو آروم کنی
آدما رد میشن از کنارت
اونا حرفاتو میخونن از نگاهت
لحظه ها میگذرن از نگاهت
تو هر شب مینویسی حسب حالت
با روحی که نمیتونه تخت بخوابه
شب نمیبینی اشاره از ستاره ها
لحظه ها میگذرن از نگاهت
تو هر شب مینویسی حسب حالت
با روحی که نمیتونه تخت بخوابه
شب نمیبینی اشاره از ستاره ها
هنوز مث قدیما همه چی خنده داره
هنوز همه روح و جسمو بچه دارش
میکنن دلو با حرفا خدشه دارش
داره در میره از دست امشب
هر جایی میره یه هرزست فکرم
میخوان باهات از نزدیک باشن آشنا
تو دنیات از سر صبح تا شب دادگاه
شده جنگ و دعوا حکم و طلاق
توی مشکلا صم بُکم وکلا
همه میخوان بگیرن ازت رشته کلام
در بیارن از کاست چشم مثِ کلاغ
داره غالب میشه نیمه تاریک
داره هی پُر تر میشه نیمه خالی
حتی نداره گرمای قبل و خورشیدو
تو غصته حقیقتو کی بشه حالیت
لحظه ها میگذرن از نگاهت
تو هر شب مینویسی حسب حالت
با روحی که نمیتونه تخت بخوابه
شب نمی بینی اشاره از ستاره ها
لحظه ها میگذرن از نگاهت
تو هر شب مینویسی حسب حالت
با روحی که نمیتونه تخت بخوابه
شب نمیبینی اشاره از ستاره ها
میشه دل گشنه و ذهنو میجوم
تو هر حالتی بگی فکرو میکنم
حس میکنم همش اینه آخرین نفس
آخرین دفعست میزنم بال از این قفس
شده انگیزه جدا از حس
شده از دود این شهر خدا هم فِس
ولی جنگیدم با اینکه کاکاسیاه نبودم
میگذره روزا با این پاپاسیا هنوزم
پول کیرته میره و میاد
باید نزنی حرص جیبتو زیاد
باید دل نبندی به چیزی که موندگار نیست شاید
یه جو معرفت گیر تو بیاد داداش
یاد بگیر که قانون تویی
تو تلاش باش دِلارو آروم کنی
آدما رد میشن از کنارت
اونا حرفاتو میخونن از نگاهت
لحظه ها میگذرن از نگاهت
تو هر شب مینویسی حسب حالت
با روحی که نمیتونه تخت بخوابه
شب نمیبینی اشاره از ستاره ها
لحظه ها میگذرن از نگاهت
تو هر شب مینویسی حسب حالت
با روحی که نمیتونه تخت بخوابه
شب نمیبینی اشاره از ستاره ها
Credits
Writer(s): Ali Khoddami
Lyrics powered by www.musixmatch.com
Link
© 2024 All rights reserved. Rockol.com S.r.l. Website image policy
Rockol
- Rockol only uses images and photos made available for promotional purposes (“for press use”) by record companies, artist managements and p.r. agencies.
- Said images are used to exert a right to report and a finality of the criticism, in a degraded mode compliant to copyright laws, and exclusively inclosed in our own informative content.
- Only non-exclusive images addressed to newspaper use and, in general, copyright-free are accepted.
- Live photos are published when licensed by photographers whose copyright is quoted.
- Rockol is available to pay the right holder a fair fee should a published image’s author be unknown at the time of publishing.
Feedback
Please immediately report the presence of images possibly not compliant with the above cases so as to quickly verify an improper use: where confirmed, we would immediately proceed to their removal.