Zan Yar
زان یار زان یار زان یار زان یار
زان یارِ دلنوازم شکریست با شکایت
زان یار زان یار زان یار زان یار
زان یارِ دلنوازم شکریست با شکایت
در زلف در زلف در زلف در زلف
در زلفِ چون کَمندش ای دل مپیچ کانجا
در زلفِ چون کمندش ای دل مپیچ کانجا
سرها سرها سرها سرها
سرها بُریده بینی بی جرم و بی جنایت
در آن شبِ سیاهم گم گشت و راهِ مقصود
در آن شبِ سیاهم گم گشت و راهِ مقصود
از گوش های برون آ اِی کوکبِ هدایت
رندانِ تشنه لب را آبی نمیدهد کس
رندانِ تشنه لب را آبی نمیدهد کس
گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت
گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت
گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت
وز هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود
وز هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود
زنهار از این بیابان، وین راهِ بینهایت
زنهار از این بیابان، وین راهِ بینهایت
زان یار زان یار زان یار زان یار
زان یارِ دلنوازم شکریست با شکایت
زان یار زان یار زان یار زان یار
زان یارِ دلنوازم شکریست با شکایت
در زلف در زلف در زلف در زلف
در زلفِ چون کَمندش ای دل مپیچ کانجا
در زلفِ چون کَمندش ای دل مپیچ کانجا
سرها سرها سرها سرها
سرها بُریده بینی بی جرم و بی جنایت
در آن شبِ سیاهم گم گشت و راهِ مقصود
در آن شبِ سیاهم گم گشت و راهِ مقصود
از گوشه ای برون آ اِی کوکبِ هدایت
رندانِ تشنه لب را آبی نمی دهد کس
رندانِ تشنه لب را آبی نمی دهد کس
گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت
گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت
گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت
وز هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود
وز هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود
زنهار از این بیابان، وین راهِ بینهایت
زنهار از این بیابان، وین راهِ بینهایت
زان یارِ دلنوازم شکریست با شکایت
زان یار زان یار زان یار زان یار
زان یارِ دلنوازم شکریست با شکایت
در زلف در زلف در زلف در زلف
در زلفِ چون کَمندش ای دل مپیچ کانجا
در زلفِ چون کمندش ای دل مپیچ کانجا
سرها سرها سرها سرها
سرها بُریده بینی بی جرم و بی جنایت
در آن شبِ سیاهم گم گشت و راهِ مقصود
در آن شبِ سیاهم گم گشت و راهِ مقصود
از گوش های برون آ اِی کوکبِ هدایت
رندانِ تشنه لب را آبی نمیدهد کس
رندانِ تشنه لب را آبی نمیدهد کس
گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت
گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت
گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت
وز هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود
وز هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود
زنهار از این بیابان، وین راهِ بینهایت
زنهار از این بیابان، وین راهِ بینهایت
زان یار زان یار زان یار زان یار
زان یارِ دلنوازم شکریست با شکایت
زان یار زان یار زان یار زان یار
زان یارِ دلنوازم شکریست با شکایت
در زلف در زلف در زلف در زلف
در زلفِ چون کَمندش ای دل مپیچ کانجا
در زلفِ چون کَمندش ای دل مپیچ کانجا
سرها سرها سرها سرها
سرها بُریده بینی بی جرم و بی جنایت
در آن شبِ سیاهم گم گشت و راهِ مقصود
در آن شبِ سیاهم گم گشت و راهِ مقصود
از گوشه ای برون آ اِی کوکبِ هدایت
رندانِ تشنه لب را آبی نمی دهد کس
رندانِ تشنه لب را آبی نمی دهد کس
گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت
گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت
گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت
وز هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود
وز هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود
زنهار از این بیابان، وین راهِ بینهایت
زنهار از این بیابان، وین راهِ بینهایت
Credits
Writer(s): Mohsen Namjoo
Lyrics powered by www.musixmatch.com
Link
Other Album Tracks
© 2025 All rights reserved. Rockol.com S.r.l. Website image policy
Rockol
- Rockol only uses images and photos made available for promotional purposes (“for press use”) by record companies, artist managements and p.r. agencies.
- Said images are used to exert a right to report and a finality of the criticism, in a degraded mode compliant to copyright laws, and exclusively inclosed in our own informative content.
- Only non-exclusive images addressed to newspaper use and, in general, copyright-free are accepted.
- Live photos are published when licensed by photographers whose copyright is quoted.
- Rockol is available to pay the right holder a fair fee should a published image’s author be unknown at the time of publishing.
Feedback
Please immediately report the presence of images possibly not compliant with the above cases so as to quickly verify an improper use: where confirmed, we would immediately proceed to their removal.