Mishnasam

می شناسم یه نفر
بیداره تا سحر
رو قالیچه ی پرنده همیشه توو سفر
توو واقعیتِ مجازی بی گوش و بصر
می گرده لای معنا دنبالِ یه اثر

اون ورِ در
می شناسم من یه نفر
خوشحال از این که دنیا داده بهش همین پسر
بذرشُ رو اون کاشته با هرچی عشق داشته
ولی نگرانِ از این که این جوون برسه ثمر

می زنم پر چند تا خونه اون ور تر
می شناسم من یه نفر
همیشه توو دلِ خطر
مثل شیر وایستاده توو میدون
خونوادش به دندون
ببرتشون از این مهلکه به در

رو گردنِ شهر شالی هست که پرشم
خوب می شناسه منو
منم خوب می شناسم یه نفر
که فهمیدیم باهم از این زندان باید فرار کرد
موندیم سر قولمون تا پیدا بکنیم یه در

آزادی، رهایی، این زندان، اجباری
سیاهی، تنهایی، این بودن، تکراری
در تابش، بی تابیم، هم ساکن هم تاریک
ما با هم اینجاییم، در تغییر به شادی

پشتم مثل کوه، محکم عینِ سنگ
خودش جنس دریاست
ولی خب بازم دلش تنگ
می شناسم یه نفر، دلِ پاک
آغوش باز با چشمِ تر
حبیب می مونه تا ابد، پرواز، کبوتر
دست گذاشت روی شونه ام
داد بهم نشونم
گفت اینجا هرجاش یه نشونه ست
یاد بگیر درست بگیر نشونه ات
چِشا تیز تیر از چله در
می شناسم من یه نفر
استاد، آگاه، بالا، تاج رو توکِ سر
هر چقدر شدیم دور دل ها مون یه جا بود
خودم گفتم برو ولی بغض توو صدام موند
خوشحالم که رشد کرد و ریشه داد چقدر زود
می شناسم یه نفر گُر گرفت سوخت شد آتور
گرما و نور می کرد راهمو روشن
درون هر کس جوهر می کشید خط هامو پر تر
نوشتم آگاه و آزاد کامل تر یه فرد
منِ توو آینه جواب داد می شناسم من یه نفر

آزادی، رهایی، این زندان، اجباری
سیاهی، تنهایی، این بودن، تکراری
در تابش، بی تابیم، هم ساکن هم تاریک
ما با هم اینجاییم، در تغییر به شادی



Credits
Writer(s): Alireza Poorsohoolat
Lyrics powered by www.musixmatch.com

Link