Maa Ham Zi Rah Raseed

مـاه هـم ز ره رسید ولی نارسیـده رفت
مـاه هـم ز ره رسید ولی نارسیـده رفت

حـرفـی نگفتـه و سخنی ناشنیـده رفت
حـرفـی نگفتـه و سخنی ناشنیـده رفت

چون ابر رحمت آمد و چون برق فتنـه رفت
چون ابر رحمت آمد و چون برق فتنـه رفت

دامـن کشـان بیـامد و دامن کشیده رفت
دامـن کشـان بیـامد و دامن کشیده رفت
مـاه هـم ز ره رسید ولی نارسیـده رفت
حـرفـی نگفتـه و سخنی ناشنیـده رفت

مـن پیش او دویـدم و واپـس نـکــرد روی
مـن پیش او دویـدم و واپـس نـکــرد روی

وز پیش رو چـو اشک بَـدامن دودیده رفت
وز پیش رو چـو اشک بَـدامن دودیده رفت

مـاه هـم ز ره رسید ولی نارسیـده رفت
حـرفـی نگفتـه و سخنی ناشنیـده رفت

اول من و دل از نگهـی صیـد او شدیم
اول من و دل از نگهـی صیـد او شدیم
آخـر ز دیـده همچـو غـزالـی_خالد_ رمـیـده رفت
آخـر ز دیـده همچـو غـزالـی_خالد_ رمـیـده رفت
مـاه هـم ز ره رسید ولی نارسیـده رفت
اشکم به رُخ دویدُ چون آن نورِ دیده رفت
اشکم به رُخ دویدُ چون آن نورِ دیده رفت



Credits
Writer(s): Ahmad Zahir
Lyrics powered by www.musixmatch.com

Link