Fardaye Ma

نه
حداقلش برای ما نه (برای ما نه)
تا شقایق هست زندگی باید کرد
با دقایق مرگ
بردگی دارد درد
بردگی دارد درد

چرا می گی بدبخت، مگه چیمه کمتر؟
مث بقیه نقاب زدم ولی هر شب
وقتی که درش می آرم پر اشکم
چون بی هویت یه روز کامل گشتم
آدما چقد می فهمن تا وقتی بچه م
به من تو بچگی گفتن چی می خوای از من
منم آشنا شدم با معنی تهدید
من بودم که از پیرزن و هدیه ترسید
بودم تشنه گرمای دستی
بهم بگه رضا توام مث بقیه هستی
منو بی نوازش بار آوردن و عشقی
که تو وجودم پنهون بوده مشکی
می خوام رنگ تازه ای بپاشم بهش
که از جهنم خودم بسازم بهشت
دیگه کسی بهم نگه خجالت بکش
زندگی منو رو یه تکه کاغذ نوشت

چرا دنبال من می آی؟ مگه مرگمو نمی خوای؟
نمی خوام لالایی شبو، نگیر آزادی شب منو
بودی مث ستاره ها، نمی شنوی فریاد ما
می ترسم از خودم چون که زندانی توام

چرا دنبال من می آی؟ مگه مرگمو نمی خوای؟
نمی خوام خواب شبو، نگیر آزادی تن منو
بودی مث ستاره ها، بیا بشنو فریاد ما
می ترسم از خودم

من باسردی دستای خونوادم
بزرگ شدم تا اونجا که بوده یادم
نمی ذاشتن حس کنم بوی آدم
زندگی از من ساخت کوه آهن
یه ستاره موند از کهکشانم
که با نورش من سر بذارم
به خاطرش بستم کوله بارم
مگه زندان آخه زوره مادر؟
چرا سیاه کردی روزگارم؟
تو جهنمتم به سوی بادم
تو اشکامو درآوردی اما
واسه من چی آوردی، سرما؟
دیگه مهم نیست اگه یه روز به عمرم
بمونه نمی خورم افسوس بردن
نمی ترسم از روز مردن
دیگه باید حس کرد بوی غربت

چرا دنبال من می آی؟ مگه مرگمو نمی خوای؟
نمی خوام لالایی شبو، نگیر آزادی شب منو
بودی مث ستاره ها، نمی شنوی فریاد ما
می ترسم از خودم چون که زندانی توام

چرا دنبال من می آی؟ مگه مرگمو نمی خوای؟
نمی خوام خواب شبو، نگیر آزادی تن منو
بودی مث ستاره ها، بیا بشنو فریاد ما
می ترسم از خودم

پیشرو
امیر تتلو
آتیش
بردگی دارد درد
بردگی دارد درد