Mikham

میخوام رو سفیدا قرمز بپاچم
اینجوری وحشی تره اما دیرتر کثیف میشه
میخوام آسمونو قرمز کنم، خورشیدو آبی
میخوام، دوباره تو بغلِ همون که یه روز غرورشو کُشتی بخوابی
میخوام انقده تند برم که دومی بشه واسه پشتیه عادی
انقده خوب بشم که لاشی پشیمون شی از فحشی که دادی
یا که انقده بد بشم که شعرام بمیرن
انقده نخونم که صدام بگیره
میخوام بزنم تو خاکی یه بار دیگه هم
انقده لش و لوش که تهران به کیرت
میخوام انقده بد بشم که شعرام بمیرن
انقده نخونم که صدام بگیره
میخوام بزنم تو خاکی یه بار دیگه هم
انقده لش و لوش که تهران به کیرت
میخوام همه اونا که ذهنشون نجسه ببازن
میخوام، جای قبرِ آقام مدرسه بسازم
میخوام، داد بزنم همتون کصشرین
میخوام پُر رقص باشه اصلاً مجلس جنازه ام
میخوام، بزنم جر بدم خوارِ رپو
بدن جر واجر کص خوار تتو
میخوام بفهمی بد جایی رو مستی
به بد کسی حواله کردی معاملتو
مادرجنده من از همه وحشی ترم
کصکش بپا یه وقت باهام نشی طرف
زن کصده من حتی زدم از شیکمم
ولی واسه کیرم روزی دو تا مشتی کمن
میخوام شبو بشینم پایِ علف
بذار بگن تبلیغِ دوده کص خوار طرف
ببین، تو اصلاً توو بوگاتی بشین
چه فایده داره بازو دو تا پایِ ملخ
ما دائما ضعف و دائما زخم
رنگ رو رنگ گنگ واقعی توو کارِ هدف
میخوام، انقده خوب بشم که منو ببینه
بکنه حتی مامانت هم کف
میخوام بفهمن پادشاهه منم
بپا که زیرِ پام فشارت ندم
میخوام بفهمن رو من تیرشون خطائه
من بدرقه شدم این راهو با چشمایِ ننم
میخوام به همه بی اعتماد شم
دور و برم همه بی اعتقاد شن
بشم بی رگ بی عشق یه پارت زن
میخوام کلاً بشم بی ارتباط من

میخوام انقده بد بشم که
میخوام انقده بد بشم که شعرام بمیرن
انقده نخونم که صدام بگیره (میخوام و خواستن توانستن است)
میخوام بزنم توو خاکی یه بار دیگه هم
انقده لش و لوش که تهران به کیرت (میخوام و خواستن توانستن است)
میخوام انقده بد بشم که شعرام بمیرن
انقده نخونم که صدام بگیره
میخوام بزنم توو خاکی یه بار دیگه هم
انقده لش و لوش که تهران به کیرت

بعضی وقتا هم اینجوریه که فصلا میان و میرن
ولی تو فقط زمستونو میبینی
چون مهم نیست که حقیقت چیه
تو چیزی که میخوای رو میبینی
میخوام حقیقت رو ببینم
میخوام از زمستون بگذرم
بلکه بهار رو ببینم

توو رگِ یخ زده ی ما
تابستون هم بوده همین بوده هوا سرد (اَه)
اینه که زمستونه همیشه
دل من خونه الآن هم
و فقط مونده برام درد
تووی این وضعیتِ قرمز
چطور میشه رنگِ این صلح و صفا زرد
تووی این شبای وحشی
چطور میشه کفترِ صلحو رها کرد
توو چشم اشکی نمونده، که واست دریا بسازم
توو صدام نُتی نمونده و فقط فریاده سازم
توو دلم خونه نمونده، واسه قلبِ بی ثباتت
تو ازم یه مُرده ساختی، حالا خوش باش با رباتت
توو نگاهم پُر حسرت، پُر مه پُر غباره
بدون این حسِ بدِ من، بستگی به تو داره
تووی خونم یه جهنم، یه جهنم پُر آتیش
یه جهنم که نبودِ تو هم حالا شده قاطیش
میخوام از این جهنمه برم
همه گاون باید هر حرفو نود دفعه بگم
ببین تو هنرت در حدِ محلته بفهم
عینِ تو رو میسازم هفت هشت تا من هر دفعه چتَم
میخوام همه رفیقامو با هم ببینم
توو شهرِ خودم بکنم رانندگی من
میخوام بگیرم همه چیو بازم به کیرم
میخوام اصاً بذارمش کنار خوانندگیم هم
من توو خونه سالیانِ دراز خوابیدم
توو هر شهری یه پاسگاه دیدم
به تنم پیِ هر چه هدف خواست مالیدم
الکی مثِ تو، نکردم ماست مالی نه
آآ، تازه چراغت روشن شد
ها، دیدی توو کلِ تاریخ
رو شده همیشه دستِ خوار کصه ها
ببین میترسه اَ ما حتی بازپرسِ ما
میخوام سرِ شب سکسمو بکنم
دَم اذون ولی سرِ نماز
میخوام، این شبو عرق بخورم
فردا برنامه ی تلِ طلاست
میخوام دود بگیرم بالا برم
تا خاطره هات زود بمیرن
یادم بره سال های بعد
یه کمی آروم بگیرم
تووم پُره از درد و غمه
صبح پا میشم با کوفتگی من
هیچ کدوم از این آدما
بهم فازِ خوب نمیدن

میخوام انقده بد بشم که شعرام بمیرن
(میخوام بزنم قیدِ همه)
انقده نخونم که صدام بگیره
(دیگه نبینم بغلت زیدِ منه)
11228، حسن بابا، تهران به کیرت

میشه از تنهایی یه کوهِ آتشفشان شد و فوران کرد
میشه پُر شد و لبریز و تحتِ فشار
یه قلب شد و ضربان زد
میشه دل کند و دور انداخت
میشه به جای دوره کردن و هم زدنِ آتش
فراموش کرد، سوزاند و از اول ساخت

میخوام، بین این همه آدم، بشم همونی که کارتو ساخت
میخوام، تیم من شیش هیچ ببره ، درست همون موقع که مال تو باخت
میخوام، راه من کج باشه اصن ، هع ، وقتی کردی راهتو صاف
میخوام، به جای حرص تورو خوردن ، بلولم لای کصام
میخوام یه ورم خودت بخوابی ، یه ور هم دوستت باشه
میخوام درست بپاچم رو صورتت ، که قشنگ پوستت واشه

من مینویسم تو روز سه تا شعر
کمر سفت ولی سرم شلوغه
پس بگو جنده زود ارضا شه

میخوام، دوتا دوتا باهم بکنم
بکشم دور هرچی نامرد و خودم
میخوام دورمو از سینه و باسن پر کنم
میخوام همه دخترای محل واسم بخورن
میخوام، چندتا انیمال قوی
بپاچم دور استخر
میخوام به هیشکی لبخند نزنم
سیس، اصن کمپلت عن
میخوام انقده وحشی بزنم که مارو حتی ببینی بشه قمبلت زخم
میخوام انقده خوی اینجا بشم که کسی نده به توئه قمقمه نخ
میخوام انقده دورم بخوابن ، که نفهمم کیرم دست کیه
میخوام، سیگارمم ترکش کنم ، که شدم از اینم خسته دیگه
میخوام عربده بکشم تو محل ، گنده تر از خودمو گاییدم
کونی وابستگی توو من مرده ، حتی ترک میکنم گلمو گاهی من
توو این لجن کده فقط ، هرجا رفتم بُرمو پاییدن
به هرکی بازیو یاد دادم آخرش به خیالش خودمو لایی
زد
میخوام از همونایی که به کیرت زدی ، بسازم یه تیم قوی
میخوام ترکیبو جوری بچینم ، از یکی رد شدی برسی به شیر بعدی
میخوام انقده خارکصه بشم ، که فکرشم نکنی بهم کیر بزنی
میخوام انقده دلار بسازم ، که بپیوندم به قشر سیر زمین

میخوام انقده بد بشم که شعرام بمیرن
انقده نخونم که صدام بگیره
میخوام بزنم توو خاکی یه بار دیگه هم
انقده لش و لوش که تهران به کیرت

آآ ، آری ، یک تشر کافی نیست
گاهی برای خراب کردن هیولای خودساخته
توپ ها آتش لازم است
و برای خاموش کردنِ آتش خود سوزانده ، سیل ها ، اشک

گر جهنم میروی مردانه رو و بدان جهنم را داغی معناست و جنگ را خون،
در خود ببین بعد بخواه
خلاص



Credits
Writer(s): Amir Tataloo, Hasan Baba
Lyrics powered by www.musixmatch.com

Link