Laakposht

با توام راه شناس شب مه آلودم
او که میرفت سفر گم بشود من بودم
وای بر او که قمارش طلبد جانش را
بشنود ساده خریدند رفیقانش را
وای بر آتش حقی که به دارش بکشند
آشنایان سنگ در کف انتظارش بکشند
با توام وارث تنهایی و آوارگی م
شاهدت میگیرم بر همه ی زندگیم
وای بر اوج عقابی که به یک سنگ گسیخت
لاک پشتی که از این جنگل سوزان نگریخت
وای بر او که شود قاتل بیچاره ی خود
بشنود وصله ی تهمت ز جگرپاره ی خود

با توام راوی گنجشک دلِ کوچک من
ماه تسخیر شده خفته برِ پیچک من
وای بر ما که در این دور تسلسل دردیم
بت چو بشکست دور تبری میگردیم
شکوه از زخم تبر شیوه ی اجدادی ماست
غم آزادگی ما همه ی شادی ماست
با توام درنای خندیده به فرصت های کوچ
بی هراس خیره سر رسته ز خواهش های پوچ
وای بر اوج عقابی به به یک سنگ گسیخت
لاک پشتی که از این جنگل سوزان نگریخت
وای بر او که شود قاتل بیچاره ی خود
بشنود وصله ی تهمت ز جگرپاره ی خود



Credits
Writer(s): Ali Aflatooni, Kooshan Haddad, Mona Borzouei, مهدی یراحی
Lyrics powered by www.musixmatch.com

Link