Boghze Ma

به خزر سپرده بودم، یاد بغض ما بمونه
گاهی یک نغمه ای از ما برای موجا بخونه
من به تهران گفته بودم، یاد بغض ما بمونه
گاهی یک درودی از ما به دماوند برسونه

از خودم دل کندم اما راهی جز رفتن نداشتم
من تو کوچه های شهرم زندگیمو جا گذاشتم
به شکوفه ها به بارون گفته بودم بر می گردم
کوله بارمو تو غربت عمریه که باز نکردم
عمریه که باز نکردم

مثل بیستونی اام که یادگار اشک و خونم
زخمی از ارس هنوزم مونده رو سهند شونم
هرجا بن بستی می بینم یاد بچگیم می افتم
یاد دلواپسیام که اینجا به هیچکس نگفتم

از خودم دل کندم اما راهی جز رفتن نداشتم
من تو کوچه های شهرم زندگیمو جا گذاشتم
به شکوفه ها به بارون گفته بودم بر می گردم
کوله بارمو تو غربت عمریه که باز نکردم
عمریه که باز نکردم

توی رویاهام می بینم دست تو دست هم گذاشتیم
توی آینده روشن به خونه قدم گذاشتیم
ما کنار هم رها از هر چی تردید و هراسیم
ما شکوه تخت جمشید ما خود خلیج فارسیم
من به جاده ها سپردم یاد عشق ما بمونن
عاشقای بعد ما رو تو دوراهی نرسونن
به ستاره ها سپردم بعد ما روشن بمونن
قد سوختن دل ما قلب شب رو بسوزونن
بعد ما روشن بمونن



Credits
Writer(s): Hasanzade Hasanzade
Lyrics powered by www.musixmatch.com

Link