Laal
گمشده اینجا مجرم است
تو چه کسی هستی
گمشده
یا مجرم
میگم دنبال چه چیزی میگردی حسین
(خوابم یا نه بیدارم)
(مدتهاست که گمشده ام)
خودم من هم نمیدانم
(روز های من به این شکل میگذرند)
من یکی از اونها هستم که میگم یکی از اونها نیستم
(انگار کشتی به گل نشسته)
اینا لالن لالن لالن لال
اینا دهانشون بسته است بسته است بسته
همون شب که تاریکتر از همه است اینها رو بکش
روز رو نبینن همه رو در هم بشکن
هرچی گفتم دوباره به من همون حرف رو گفتن
گفتم بایست گفتم بایست
همه ای این گوشت ها بوی بد میکنند
تمام شد دیگه فکر کردن و هواس
اینا لالن لالن لالن لال
اینا دهانشون بسته است بسته است بسته
همون شب که تاریکتر از همه است اینها رو بکش
روز رو نبینن همه رو در هم بشکن
هرچی گفتم دوباره به من همون حرف رو گفتن
گفتم بایست گفتم بایست
همه ای این گوشت ها بوی بد میکنند
تمام شد دیگه فکر کردن و هواس
خدا من رو کجا میبری
با این انسان چه میکنی
خسته ام دیگر از این پاها قدم ها
هر روز من به گذشته نگاه میکنم
گذشته ام از پایین ها و بالاها
دوستی و دشمنی ها
از همه ای دزدها
کار کردن و پول درآوردن
از تلاش های بیهوده
سفیدی های سبز
از کسانیکه خودشون رو برتر میدانند
با من از روز خوب حرف نزن
برنمیگردن نمی آیند
العان روزهای روبرو تاریکن
فقط به همدیگر حمله میکنیم
حتی از ما گوسفند ها هم بهتر هستند
بیا و به این حال من برس
اینجا کسی نیست
پشت سرت رو نگاه نکن تو به جلو برس
در فکرم روزها فوش میدم
هر شب تنها بیدار میشم
اجازه میدم بیاد
فوش میدم
میشکنم زیاد ولی حرفی نمیزنم
میگم بزار فراموش کنم
این حرف ها مثل آب جوش هستند
آره
چکار میکنم
پا میزارم روی قواعدم
زبانم پیر
این دوره و زمان بچه ای پدر احمقیه
هرچی گفتم کسی نیست کسی باور نکرد
العان همه ای آدم ها زندانی زندگی اند
کسی باور نکرد العان همه ای آدم ها زندانی زندگی اند
زندانی زندگی
اینا لالن لالن لالن لال
اینا دهانشون بسته است بسته است بسته
همون شب که تاریکتر از همه است اینها رو بکش
روز رو نبینن همه رو در هم بشکن
هرچی گفتم دوباره به من همون حرف رو گفتن
گفتم بایست گفتم بایست
همه ای این گوشت ها بوی بد میکنند
تمام شد دیگه فکر کردن و هواس
اینا لالن لالن لالن لال
اینا دهانشون بسته است بسته است بسته
همون شب که تاریکتر از همه است اینها رو بکش
روز رو نبینن همه رو در هم بشکن
هرچی گفتم دوباره به من همون حرف رو گفتن
گفتم بایست گفتم بایست
همه ای این گوشت ها بوی بد میکنند
تمام شد دیگه فکر کردن و هواس
هنوز هم مثل همون زمان بچگی
با این ابر طوفانی حرکت میکنم
اصلا نمیدونم کجا میرم
فقط میرم که آدم ها میگن
اگر حرکت نکنی همینجا میمونی
جوری حالم خرابه که انگاری از دنیا جواب شده ام
اصلا نمیخوام دنیا رو درک کنم
بالا رو درک کنم آدم هارو درک کنم
بزار من پایینم هیچ نمیفهمم
با جهالت من نمیشه حرف زد
هیچ چیز نمیفهمم فقط بدتر میشه
بزار برم از حال از حال
فریاد میزنم من خرابم
شاید خدا ببینه
من رو رها کنه از همه ای دردهام
لال بشن
تمام زخم هام
حرفی نزنن
تا من خوب بشم
توی همین ساعت نفسم رو نگه دار
توی این شهر من رو ببین
بیا و دوباره
برنگرد
هرچی گفتم که به من برس
گفت حرف نزن فقط لال باش
من تلاش میکنم تا تمام بشم
تا من باشم تا زندگی باشه
با کسانی که ناشنوا هستند نمیشه حرف زد
اینا لالن لالن لالن لال
اینا دهانشون بسته است بسته است بسته
همون شب که تاریکتر از همه است اینها رو بکش
روز رو نبینن همه رو در هم بشکن
هرچی گفتم دوباره به من همون حرف رو گفتن
گفتم بایست گفتم بایست
همه ای این گوشت ها بوی بد میکنند
تمام شد دیگه فکر کردن و هواس
نه من ماهی ام نه شُتر
نه توی آب هستم نه نگاه دوری دارم
همینجا نگاه میکنم شکمم رو نگاه میکنم
روز هاییکه گرسنگی میکشم رو حساب میکنم
تو چه کسی هستی
گمشده
یا مجرم
میگم دنبال چه چیزی میگردی حسین
(خوابم یا نه بیدارم)
(مدتهاست که گمشده ام)
خودم من هم نمیدانم
(روز های من به این شکل میگذرند)
من یکی از اونها هستم که میگم یکی از اونها نیستم
(انگار کشتی به گل نشسته)
اینا لالن لالن لالن لال
اینا دهانشون بسته است بسته است بسته
همون شب که تاریکتر از همه است اینها رو بکش
روز رو نبینن همه رو در هم بشکن
هرچی گفتم دوباره به من همون حرف رو گفتن
گفتم بایست گفتم بایست
همه ای این گوشت ها بوی بد میکنند
تمام شد دیگه فکر کردن و هواس
اینا لالن لالن لالن لال
اینا دهانشون بسته است بسته است بسته
همون شب که تاریکتر از همه است اینها رو بکش
روز رو نبینن همه رو در هم بشکن
هرچی گفتم دوباره به من همون حرف رو گفتن
گفتم بایست گفتم بایست
همه ای این گوشت ها بوی بد میکنند
تمام شد دیگه فکر کردن و هواس
خدا من رو کجا میبری
با این انسان چه میکنی
خسته ام دیگر از این پاها قدم ها
هر روز من به گذشته نگاه میکنم
گذشته ام از پایین ها و بالاها
دوستی و دشمنی ها
از همه ای دزدها
کار کردن و پول درآوردن
از تلاش های بیهوده
سفیدی های سبز
از کسانیکه خودشون رو برتر میدانند
با من از روز خوب حرف نزن
برنمیگردن نمی آیند
العان روزهای روبرو تاریکن
فقط به همدیگر حمله میکنیم
حتی از ما گوسفند ها هم بهتر هستند
بیا و به این حال من برس
اینجا کسی نیست
پشت سرت رو نگاه نکن تو به جلو برس
در فکرم روزها فوش میدم
هر شب تنها بیدار میشم
اجازه میدم بیاد
فوش میدم
میشکنم زیاد ولی حرفی نمیزنم
میگم بزار فراموش کنم
این حرف ها مثل آب جوش هستند
آره
چکار میکنم
پا میزارم روی قواعدم
زبانم پیر
این دوره و زمان بچه ای پدر احمقیه
هرچی گفتم کسی نیست کسی باور نکرد
العان همه ای آدم ها زندانی زندگی اند
کسی باور نکرد العان همه ای آدم ها زندانی زندگی اند
زندانی زندگی
اینا لالن لالن لالن لال
اینا دهانشون بسته است بسته است بسته
همون شب که تاریکتر از همه است اینها رو بکش
روز رو نبینن همه رو در هم بشکن
هرچی گفتم دوباره به من همون حرف رو گفتن
گفتم بایست گفتم بایست
همه ای این گوشت ها بوی بد میکنند
تمام شد دیگه فکر کردن و هواس
اینا لالن لالن لالن لال
اینا دهانشون بسته است بسته است بسته
همون شب که تاریکتر از همه است اینها رو بکش
روز رو نبینن همه رو در هم بشکن
هرچی گفتم دوباره به من همون حرف رو گفتن
گفتم بایست گفتم بایست
همه ای این گوشت ها بوی بد میکنند
تمام شد دیگه فکر کردن و هواس
هنوز هم مثل همون زمان بچگی
با این ابر طوفانی حرکت میکنم
اصلا نمیدونم کجا میرم
فقط میرم که آدم ها میگن
اگر حرکت نکنی همینجا میمونی
جوری حالم خرابه که انگاری از دنیا جواب شده ام
اصلا نمیخوام دنیا رو درک کنم
بالا رو درک کنم آدم هارو درک کنم
بزار من پایینم هیچ نمیفهمم
با جهالت من نمیشه حرف زد
هیچ چیز نمیفهمم فقط بدتر میشه
بزار برم از حال از حال
فریاد میزنم من خرابم
شاید خدا ببینه
من رو رها کنه از همه ای دردهام
لال بشن
تمام زخم هام
حرفی نزنن
تا من خوب بشم
توی همین ساعت نفسم رو نگه دار
توی این شهر من رو ببین
بیا و دوباره
برنگرد
هرچی گفتم که به من برس
گفت حرف نزن فقط لال باش
من تلاش میکنم تا تمام بشم
تا من باشم تا زندگی باشه
با کسانی که ناشنوا هستند نمیشه حرف زد
اینا لالن لالن لالن لال
اینا دهانشون بسته است بسته است بسته
همون شب که تاریکتر از همه است اینها رو بکش
روز رو نبینن همه رو در هم بشکن
هرچی گفتم دوباره به من همون حرف رو گفتن
گفتم بایست گفتم بایست
همه ای این گوشت ها بوی بد میکنند
تمام شد دیگه فکر کردن و هواس
نه من ماهی ام نه شُتر
نه توی آب هستم نه نگاه دوری دارم
همینجا نگاه میکنم شکمم رو نگاه میکنم
روز هاییکه گرسنگی میکشم رو حساب میکنم
Credits
Writer(s): Balucci, Mohammad Hossein Bozorgzadeh
Lyrics powered by www.musixmatch.com
Link
© 2024 All rights reserved. Rockol.com S.r.l. Website image policy
Rockol
- Rockol only uses images and photos made available for promotional purposes (“for press use”) by record companies, artist managements and p.r. agencies.
- Said images are used to exert a right to report and a finality of the criticism, in a degraded mode compliant to copyright laws, and exclusively inclosed in our own informative content.
- Only non-exclusive images addressed to newspaper use and, in general, copyright-free are accepted.
- Live photos are published when licensed by photographers whose copyright is quoted.
- Rockol is available to pay the right holder a fair fee should a published image’s author be unknown at the time of publishing.
Feedback
Please immediately report the presence of images possibly not compliant with the above cases so as to quickly verify an improper use: where confirmed, we would immediately proceed to their removal.