Simban
منم سیمبان تنهای شهر
آدما رو چیدن با تن های زرد
منم تکرار دستای سرد
امروز امشب به رنگ های مرگ
منم سیمبان تنهای شهر
آدما رو چیدن با تن های زرد
منم تکرار دستای سرد
امروز امشب به رنگ های مرگ
توی خیال گم بودم
که یکی بهم گفت برو سر کارت
اینا رو که میبینی همه نشستن
تو پاشو بهم بگو زندگی خوابه
نه باور کن واقعیتِ
هی دروغ هی دروغ تا خار پیرهنت
سکوت میکنن تا باز ببیننت
اونا چشاشونو بستن تا باز بگیرنت
سیمبان به سمت بالا پرواز کن
این مرز هارو بشکنو فریاد شو
فقط دست از سر سیم های فاحشه وَر دار
نزار بگن رویاهات در یاد مُرد
میدونی حقیقت تلخ نیست
این زبون ماست که تلخیو حقیقت میبینه
چشای بسته گوش عمیقو میگیره
چون سیاهی تو رو میبره دریغ از یه پیله
تو تابستونا بوی عرقت
روی اسکناس پولو روی چند تا ورقه
زمستونا فقط سرد میشه دستات
اونا میخان بگیرن جونو از این کلمه
تو تابستونا بوی عرقت
روی اسکناس پولو روی چند تا ورقه
زمستونا فقط سرد میشه دستات
اونا میخان بگیرن جونو از این کلمه
تو تو میون باد های جریان
بین آبیِ رنگها طرز این نقاب ها
میون صدای خفهِ ی یه مادر
میون تبعید میون مرگ انقلاب ها
تو تو میون باد های جریان
از نبوت اِسپرمو بانگ های ارواح
تو تو میون اندام دریا
مرگ ماهیِ قرمزو جشن های فردا
تو تو میون باد های جریان
از نبوت اسپرمو بانگ های ارواح
تو تو میون اندام دریا
مرگ ماهیِ قرمزو جشن های فردا
وقتی آبیِ آسمونو دیدم
رنگا بین خودم از آسمون تهی تر
مثل یه جنگِ یه اِختلال بی وزن
با آدمایی همگی ناطقن بریدن
من میجنگم انکار ، بی ترس
تشدید زمان تو تارپود این شهر
شهری که آدما دلا رو جوییدن
میشه آبی رو کشید به نیلوفر پیلم
ببین ، این یعنی همه هاجو واجو گیریم
یه مهر یه کد یه حرف یه شناسه ی زیرین
آدم که لیاقتش پایین تر از آهنِ
حالا بررسی میشه تو مطاع های زیرین
این یعنی ساخت خلق بی وجود
یعنی رشد توی جهالت عصر این جنون
بین لا به لای دنیای پست ترین سکوت
حرف یعنی حرکت یعنی رد این سکون
یعنی انسجام کلمات تو تقاطع بینش
یعنی حرفایی که میزنم توی سرت میره
یه مغز باز واسه ی تفکر دیدت
یه افراط طلب توی تمسخر ریزش
وقتی ساخته میشه تعفن دینت
بو گندشو میبینیو میگی الان دیره
واسه شکستن حصار دو رو ور پیله
باید ببینیو بری سمتش تا وقتی که میشه
وقتی دور رو ورت حقیقت جرمه
میگن آدما زندن ولی شدیدا مفته
روی حرفم مهره ی حقیقت خورده
بزار واضح تر بگم که وضعیت مرده
یعنی فکر یعنی ادعا
یعنی اعتراض صدا توی جمع اجتماع
مهم اینِ درست باشه نه کهِ اشتباه
استفاده کنی از شکلو طرز انتقاد
آدما رو چیدن با تن های زرد
منم تکرار دستای سرد
امروز امشب به رنگ های مرگ
منم سیمبان تنهای شهر
آدما رو چیدن با تن های زرد
منم تکرار دستای سرد
امروز امشب به رنگ های مرگ
توی خیال گم بودم
که یکی بهم گفت برو سر کارت
اینا رو که میبینی همه نشستن
تو پاشو بهم بگو زندگی خوابه
نه باور کن واقعیتِ
هی دروغ هی دروغ تا خار پیرهنت
سکوت میکنن تا باز ببیننت
اونا چشاشونو بستن تا باز بگیرنت
سیمبان به سمت بالا پرواز کن
این مرز هارو بشکنو فریاد شو
فقط دست از سر سیم های فاحشه وَر دار
نزار بگن رویاهات در یاد مُرد
میدونی حقیقت تلخ نیست
این زبون ماست که تلخیو حقیقت میبینه
چشای بسته گوش عمیقو میگیره
چون سیاهی تو رو میبره دریغ از یه پیله
تو تابستونا بوی عرقت
روی اسکناس پولو روی چند تا ورقه
زمستونا فقط سرد میشه دستات
اونا میخان بگیرن جونو از این کلمه
تو تابستونا بوی عرقت
روی اسکناس پولو روی چند تا ورقه
زمستونا فقط سرد میشه دستات
اونا میخان بگیرن جونو از این کلمه
تو تو میون باد های جریان
بین آبیِ رنگها طرز این نقاب ها
میون صدای خفهِ ی یه مادر
میون تبعید میون مرگ انقلاب ها
تو تو میون باد های جریان
از نبوت اِسپرمو بانگ های ارواح
تو تو میون اندام دریا
مرگ ماهیِ قرمزو جشن های فردا
تو تو میون باد های جریان
از نبوت اسپرمو بانگ های ارواح
تو تو میون اندام دریا
مرگ ماهیِ قرمزو جشن های فردا
وقتی آبیِ آسمونو دیدم
رنگا بین خودم از آسمون تهی تر
مثل یه جنگِ یه اِختلال بی وزن
با آدمایی همگی ناطقن بریدن
من میجنگم انکار ، بی ترس
تشدید زمان تو تارپود این شهر
شهری که آدما دلا رو جوییدن
میشه آبی رو کشید به نیلوفر پیلم
ببین ، این یعنی همه هاجو واجو گیریم
یه مهر یه کد یه حرف یه شناسه ی زیرین
آدم که لیاقتش پایین تر از آهنِ
حالا بررسی میشه تو مطاع های زیرین
این یعنی ساخت خلق بی وجود
یعنی رشد توی جهالت عصر این جنون
بین لا به لای دنیای پست ترین سکوت
حرف یعنی حرکت یعنی رد این سکون
یعنی انسجام کلمات تو تقاطع بینش
یعنی حرفایی که میزنم توی سرت میره
یه مغز باز واسه ی تفکر دیدت
یه افراط طلب توی تمسخر ریزش
وقتی ساخته میشه تعفن دینت
بو گندشو میبینیو میگی الان دیره
واسه شکستن حصار دو رو ور پیله
باید ببینیو بری سمتش تا وقتی که میشه
وقتی دور رو ورت حقیقت جرمه
میگن آدما زندن ولی شدیدا مفته
روی حرفم مهره ی حقیقت خورده
بزار واضح تر بگم که وضعیت مرده
یعنی فکر یعنی ادعا
یعنی اعتراض صدا توی جمع اجتماع
مهم اینِ درست باشه نه کهِ اشتباه
استفاده کنی از شکلو طرز انتقاد
Credits
Writer(s): àrda Sharafi
Lyrics powered by www.musixmatch.com
Link
© 2024 All rights reserved. Rockol.com S.r.l. Website image policy
Rockol
- Rockol only uses images and photos made available for promotional purposes (“for press use”) by record companies, artist managements and p.r. agencies.
- Said images are used to exert a right to report and a finality of the criticism, in a degraded mode compliant to copyright laws, and exclusively inclosed in our own informative content.
- Only non-exclusive images addressed to newspaper use and, in general, copyright-free are accepted.
- Live photos are published when licensed by photographers whose copyright is quoted.
- Rockol is available to pay the right holder a fair fee should a published image’s author be unknown at the time of publishing.
Feedback
Please immediately report the presence of images possibly not compliant with the above cases so as to quickly verify an improper use: where confirmed, we would immediately proceed to their removal.