Disturbed Memories

گور بابای شهر و آدمهاش
همه ی متن، خاطراتِ بده

توو چشاش، چند سال پاییزه
توو دلش، قرن ها زمستونه
منو محکم گرفته توو بغلش
می خواد عاشق بشه نمی تونه

بغلم می کنه ولی گیجه
بغلم می کنه ولی سرده
باید این سطرهای لعنتیو
تا تهِ بچّگیش برگرده

وسطِ خاطرات آشفته ش
می تونه اشک بچّه ای باشه
که به جای پتوی غمگینش
رو تنش دست های باباشه

گور بابای شهر و آدم هاش
همه ی متن، خاطراتِ بده

می تونه بچّه ای بشه ساکت
که کتک خورده از معلّم هاش
مث یه شمعِ رو به خاموشی
آب می شه تنش یواش یواش

عاشق یه کتاب قصّه بشه
وقتی توو خونه دائماً دعواس
می تونه گم بشه توو مهمونی
وسط جمع، حس کنه تنهاس
گور بابای شهر و آدم هاش
همه ی متن، خاطراتِ بده
بغلم امنه! اینو می دونه
بغلم جای گریه تا ابده

می تونه یه نگاهِ خیس بشه
که پُر از ترسِ از کمربنده
با تنِ زخم خورده می رقصه
با لبای کبود می خنده

می تونه صبح زود با لبخند
موهاشو توی آینه، گیس کنه
می تونه شب از این همه کابوس
رختخوابش رو باز خیس کنه...

گور بابای شهر و آدم هاش
همه ی متن، خاطراتِ بده
بغلم امنه! اینو می دونه
بغلم جای گریه تا ابده

بغلم می کنه ولی گیجه
بغلم می کنه ولی سرده



Credits
Writer(s): Luigi Castiello, Rasool Sadri
Lyrics powered by www.musixmatch.com

Link