Zaraban

کاشکی به تو وابسته نبود
دل من دستش نبود
خودش عاشق شد یه روز

من مغرور حسود
همه حرفامو زدم
با دلم راه اومدم
ولی تو قلبت اصلاً
انگار تو سینه ت نبود

منو روندی از خودت
نمی دونستم دورت
پُر آدم برفیه
که دلاشون سرد و سفت

ولی موندم پای عشق
پای حرفای دلم
تو بازم توو ذهنمی
حتی از دستت بدم

گذشتن همه روزایی که تو من رو ندیدی
تا بهار شد و ما باز به همدیگه رسیدیم
یخای دلت آب شد، ضربانت رو شنیدم
نقش خورشیدو رو ابرای خاکستری دیدم

درديه که مونده توو دلم
که دلم خواست بهت بگم
تا بدونی و بشم شاید آروم تر یه کم

وقتی رفتی ناامید شدم از عشق و یه چیز
از توو قلبم رفت و حیف
دیگه هیچ وقت برنگشت

یه نفر دیگه شدم
دیگه یادم نیست خودم
چه جوری بود و چرا
اصلاً عاشق شد دلم

ولی بازم یاد تو
منو از خواب می پروند
تو همونی که براش
آره از عشق می شه خوند

گذشتن همه روزایی که تو من رو ندیدی
تا بهار شد و ما باز به همدیگه رسیدیم
یخای دلت آب شد، ضربانت رو شنیدم
نقش خورشیدو رو ابرای خاکستری دیدم



Credits
Writer(s): Shervin Hajipour
Lyrics powered by www.musixmatch.com

Link