Labkhand

دست تو فندک، زیر سیگار من و
من توی ترکم، روشن نکن واسم که
باز میشم بردش، سیگار یه رابطس و
آتیششه لبخندت
(لبخندت)

آتیشه تو لبخندت
محو کننده و روشن و گرمه
ضد اَخممه و ضد غممه
حسه الانمه یه دنیا عشقه
وقتی که میزنیش میخنده چشمت
نشونم میده عشقو تو لحظه
کوه دردم و انقد شیرینه که
منو فرهاد کوه کن میکنه
دزد دله، قاتل درده
وقتی رو لباته همه چی قشنگه
بردش دلیو که از دل سنگه
مرحم کسی که قلبش زخمه
کوه ارزشه رو دست الماسه
رو لبات که میشینه عشق آغاز میشه
زندس و میتونه یه مرگو نجات بده
حتی یه ثانیه، امید بهم میده
دست کم نگیر هیچوقت خودتو
منی که نداشتم باور عشقو
شدم عاشق با لبخند تو
تموم کردم درد و رنجمو
باور کن، حتی کمش یه دنیا میرزه
خودت نمیدونی وقتی که میزنیش دنیا میخنده
باعث میشه تاریک روشن شه
کاه کوه شه و فارغ عاشق
بیمار سالم و خودکشی متوقف
نیاز به چشمی نی تا دیده شه
با گوش میتونه شنیده شه
بوش میتونه بپیچه
یا بوس بشه و چشیده شه
این که لبخنده
ببین بخندی میتونه چیا بشه، اوف

تو ساختی این لحظرو واسم از صفر
تابیدی نورتو گوشه ی صحنه
ادامه دادیش و نگاهم شد محوت
همین که لبات برن بالا واسم بسه
وقتی که لبخند میشینه رو فیست
واسه من دیگه اون روز عیده
این عشقه، داره بین ما میزنه قدم
میرسه وقتی میشینه لب تو روی لبم

وقتی میکنم فکر بهت میشینه رو لبم
میخواستم ترکش کنم ولی اومده دوباره لعنتی رو لبم
تورو که دیدم گفتم، زندگی دو روزه
واسه ی خودت و خودم
پیکمو میرم بالا یه کله تا ته و
میزارم دوباره آتیشو رو لبم
ترفندت، فوت و فنت
جادوت، سحرت، اکسیر عشقت
روی فیست، رو لبای سرخت
چقد قشنگ و چقد میاد بهت
یه آهنگ کمه واسه ی وصفش
نگاش که میکنی میشی یهو محوش
مثه نوره، گوله آتیشه
دنیام شده اون لبخندش
ارزش داره مهربون بودن
ارزش داره خوش زبون بودن
وقتی بی ادب میخوره چک
یا عصبی میشه اَ جامعه طرد
باید واسه خوشحالا بزنی کف
رو لبای عشقشون بزاری لب
شاید ندونی اما
چهره ی بقیه میکنه روزتو رنگ
میتونه مثه یه گل باشه تو طبیعت
پر بو و پر رنگ
یا میتونه بکنه اَخم
بشه یه خارو، بره تا ته تو سینت
این ماییم که میزاریم رو هم تاثیر
ماییم که میسازیم روزای همو
خوشحالم اومدی تو دل من
شکر میکنم تو آیینم
نداریم پول و نداریم قرض
نداریم درد و نداریم رنج
نداریم بغض و نه دل تنگ
فقط میاد لبخند رو لب
دنیامون که رنگارنگ
سیاه سفید نی واقعیته
تا وقتی چشامون میزنه پلک
میتپه قلبامون واسه ی هم
نبینم بریزه اَ چشات اشک
که نبوده قلمم واسه ی غم
نوشتم بشونم عشقمو
رو لبایی که شده واسه ی من
ننوشتم دلت بگیره غم
وقتی این هم کار کرد یک لحظه
چرا بریزه اشک از چشم؟
وقتی خوش میشه لحظه با لبخندت

تو ساختی این لحظرو واسم از صفر
تابیدی نورتو گوشه ی صحنه
ادامه دادیش و نگاهم شد محوت
همین که لبات برن بالا واسم بسه
وقتی که لبخند میشینه رو فیست
واسه من دیگه اون روز عیده
این عشقه، داره بین ما میزنه قدم
میرسه وقتی میشینه لب تو روی لب



Credits
Writer(s): Nikzad
Lyrics powered by www.musixmatch.com

Link