Khat

بعد از ظهرها، با یه کیف دستی، لباس رسمی و یه کلاه پر دار
میگذری از پایین پنجرَم، چی بگم جز خدا به همرات
اینجا پشتِ ارتفاع پنجرَم
گلهای گلفروش حِیفه جای من بِرَن تو قالبِ نگاه تو
میتونست تمومش هدیه باشه و ندیدی
و شاید نشونه یه شاخه گل خریدی
موج موهات توی باد در تلاطم
کاری میکرد گم میکردم قدمهات رو
مینشستم، تا برگردی
آخرین سیگارِ پاکت نوبتش میشد تا
کاری کنه تو دودها مطمئن شی افتاده تصویرت تو چند خط شعر
تو مسیر برگشتت
دلم به این خوشه همین امشب میام و ناخونده به چشمات خیره میشم
همین که آسمونها ابری تر اند از قبل، یعنی بارون، یعنی دیده میشم
از این پایین، پیاده رو عینِ قبل نیست، بی حواسه
بارونها هم آروم آروم دارن میرسن به این مراسم
تو بارونها یه سایه باهاته، شبیهِ من تو آخرین پیچِ کوچه
برای اینکه پیشِش زیباتر شی، میدونه باید قدیمی بپوشه



Credits
Lyrics powered by www.musixmatch.com

Link