To Residi Az Rah

من اسیر یه مسیر باز رو به دریام
ناخدای کور و کر کشتی ارواح
فراری از چنگال خشمگین امواج
روی سطح آب یخ زده بود دستام
ترس نرسیدن به یه قایق نجات
افتاده بود توی جونم مثل ترس بید ا باد
وقتی طوفان داشت عرشه رو میشکست
وقتی امیدی نداشتم بجنگم براش
وقتی حتی آسمونم بامن افتاده سر لج
وقتی دریا داشت منو میکشید به کام مرگ
وقتی حتی جون نداشتم داد بزنم کمک
تو یه ثانیه همه چی از جلوم گذشت
یهو دیدم تلاشم فایده نداره اصلا
یه نفسی کشیدم و چشمامو بستم
خودمو سپردم به دست تلخ تقدیر
بیخیال تکیه دادم به بادبان کشتیم
ثانیه به ثاییه حس میکردم مرگو
حس میکردم رو گونه هام دونه های اشکو
خودم خواستم خودمو غرق کنم اما
از اون دور دستا تو رسیدی از راه

رسیدی تو کور سوی امیدم شدی
انقدر داد زدم نشنیدی نفسم برید
تا تونستم پارو زدم زود برسم بهت
دریا جهنم بود و قایقت بهشت
سرخوش بودم که تو شدی قایق نجاتم
اما فکر نمیکردم که محو اون چشات شم
دستتو گرفتم فکر میکردم ساحله
اما نگو اینا همش یه رویایی باطله
فهمیدم از اولش همینجا بودم انگار
اما فرقش این بود عاشق شدم اینبار
لنگرم شکست توی طوفان اشکات
غرق شده بودم انگار توی عمق چشمات
پارو نمیزدم اون شب واسه نجات ای کاش
چرا نمیرسم اصلا به بندر پلکات
انگار گیر افتادم توی فصل گرداب
همه چی افتاد روی دور تکرار
من اسیر یه مسیر باز رو به دریام
روی سطح آب یخ زده بود دستام
یه نفسی کشیدم و چشمامو بستم
سکان کشتی رو گرفتم تو دستم
بیخیال تکیه دادم به عرشه کشتیم
خودمو سپردم به دست تلخ تقدیر
خودمو سپردم به دست تلخ تقدیر



Credits
Writer(s): Ehsong
Lyrics powered by www.musixmatch.com

Link