Morghe Sahar

خالص صاف
عاشق شاد
لب های خندونت رو بزار تو خودش بمونه بگیر بپوش سر بالا آماده باش
آماده ی خوردن لگد های آشنای قدیمی مادر و فرزند قانون
آماده ی دیدن ابرهای کبود که همو بغل کردن از ترس بارون
انگاری باریدن رو پادشاه فلک جرمه
میدوعن تو کوچه رو بتن های ترگ خورده
شعار مرگ بر زنده های رکب خورده
آبان و قحطی مهر پاییز منم مژده
مینویسه مشق شب
مژده ی دروغ ظهور هجوم آیین مدرسش
همرو هضمش کرد
موزه ی جنون جنون سکوت
تاریخ شهرش بد چشم کور دندش نرم
بی اراده چششو بسته
دیده که نیست مثل قبلش
همونجا کشت حس لحظه
چیزی که مرد عشق محض
خنده ی بی جان و بی صدای پنهان زیر موهای متصل به ریشه ها
خاک مشت گرده زد حلقه به دور میله ها
عقده ها مچاله میشه سنگ میشه میزنه به شیشه ها
مرغ سحر بیوه میخونه از انشای اون
میگه خورشید و بگیر تو بغل با ندای صبح
سر بالا سینه صاف بکوب پا رو اجرای کر
انگشت اشاره رو روی خودت اشاره کن
کوله پشتی رو بگی رو دوشت و حس لحظه رو حس کن
چشاتو ببند رو بارون و آسمون تابش خورشید رو حس کن
قدم های سه و چهار و پنج بگیر پیچ های کوچه رو بشمر
ترک ها و چاله های نیمه آب کف خیابون و طی کن



Credits
Writer(s): Milad Mamadi
Lyrics powered by www.musixmatch.com

Link