Motreb

دوری کردم از همه آدمای شهرم
سوخت دلم گریه میکرد پدر پای قبرم
دود شدم ذره ذره
فکر تو شد بغضو ضربه
چشمای تو خوده جنگه
نرسیدن بی تو تلخه
اه
شاید برگشتم به خونه
حال دلم ابریه که چکه میکرد رو گونه
زاغ سیاه چه میفهمه از درد اون شاپرک
تا وقتی آفتاب قلبتم صاف میزنه رو بومت
هه
بدهی دارم به خودم
لرزش دستامو ببین
ببین چقدر پرم
مست شدم
گریه کردم
شرک گفتم
شکوه کردم
سجده کردم به حست
پِیک زدم به فکرت

ولی نمیفهمی تو
عقده داری کینه شده کعبه دل تو
بار الاها برهان حالِ منو زین غم
دس بکش، رحمی کن ،توبه شکن زین پس

کشت تقدیر تو مارا مطربا رقص کنان
مردم از درد الاها نکشم مست به بال
مو به مو حادثه بارید به هر بندم من
هر نفس آهی و هر سجده کشم هتک به خاک

افرین به تو و نفرین به خودم گفتم من
جز تو نفرینو غزل جز تو به کی گفتم من؟

ز که یاری ز که یاری ز چه کس خواست تنم
به که یارا به که یارا مرگه من خواست قلم

مطربِ عشق عجب ساز و نوایی دارد are
نقشِ هر نغمه که زد راه به جایی دارد
عالَم از نالهٔ عُشّاق مبادا خالی
که خوش آهنگ و فرح بخش هوایی دارد
پیر دردی کِش ما گر چه ندارد زر و زور
خوش عطابخش و خطاپوش خدایی دارد
محترم دار دلم کاین مگسِ قندپَرست
تا هواخواهِ تو شد فَرِّ هُمایی دارد
از عدالت نَبُوَد دور گَرَش پُرسد حال
پادشاهی که به همسایه گدایی دارد
اشکِ خونین بنمودم به طبیبان گفتند
دردِ عشق است و جگرسوز دوایی دارد
ستم از غمزه میاموز که در مذهبِ عشق
هر عمل اجری و هر کرده جزایی دارد
هر عمل اجری و هر کرده جزایی دارد
هر عمل اجری و هر کرده جزایی دارد



Credits
Writer(s): Sobi Tune
Lyrics powered by www.musixmatch.com

Link