Narengi

شروع شد داستان من
از چهارمین آبان هفتاد
تهرانی که شد زادگاه دردهام
یه روز یه گوشه ش میشه رازهای من فاش
کاش روحم و بارون بگیره
خاک رو بدنم آروم بشینه
موهام و باز کنم تو دل باد
بگه اتیش تو سینم آروم نمیشه
الان که عاشقم پاییز تو راه
نباشی می برنم قاطی اونا
آبان یا آذر تیکه و پاره م
خیره و ماتم
میشه سراغم و بگیری ازم وقتی تیره و تارم؟
می دونی چقدر از تو گفتم پیش اتاقم؟

شب شد شب بخیر
یه خواب نرم
هفت صبح مدرسه
دیدن ِ تو دیدن ِ برف پشت پنجره
من ذوق خنده کیف
قلب پمپ لحظه عشق
می تونست بگه جام بود هر جنبده شعر
چون هر طور من بهت نگاه می کنم آب میشه قند خب ته دلم
مثل بردن ِ کارتی که می خوامی با رنگ
وقتی سر ِ ظهر نمی دونی می خوابی تا چند
خونه فامیل همه ساکت تو چُرت
با تو همچین آرامش زیادی دارم
بیان ِ احساسم قافیه نمی خواد
واسه تو پنج و برعکس می نویسم
نفس می کشم روی بوم ِ صورتت
می چینم ستاره ها رو دونه دونه رو سرت
روح و جون و میدم روبروی بودنت
می درخشی انگار نوره خون ِ تو رَگت

تو کوله ی دبستانم نارنگی شدی
سر راه من نارنجی شدی
مثل هر تجربه که اولین بارش میدویی
یه بچه گربه رو نازش میکنی
خودت یه بادکنک و بادش میکنی
واسه گره زدنش از یکی خواهش میکنی
نوزاد اولی که ماچش میکنی
تا اون لحظه که فکر میکنی بزرگ شدی
تو پارک یه بچه رو سوار تابش میکنی
همونطوری که هر جلوه قشنگی و با چشم میخوری
هر بار می بینمت من و عاشق میکنی
انگار پخته رو خامش میکنی
یه وحشی و رامش میکنی
یه سوال بچه گونه ازت دارم
اگه کل دنیا چشم می ذاشتن
پشت من قایم می شدی؟



Credits
Lyrics powered by www.musixmatch.com

Link