Jebhe

تو هر خاکی که باشم
جبهه من اون چشاته
تویی فرمانده قلبم از تو فرمان میپذیره
تمام آرزوم بستن با قلبت اتحاده
ولی این سنگر از حرفات داره اتیش میگیره

تو دستور دادی از خط مقدم رد بشم تا تو بخندی
واسه سربازی که جبهش تو بودی
حکم تیر بارون ببندی
تو از این که یه روزی پرچم صلح و بگیری طفره رفتی
خلاصم کردی و دیدم
که از من دل میکندی

منور بود شبایی که تو باید ماه بودی
تو از تمام نقشه دلم آگاه بودی
خیال میکردم این بازی
به نفع هردومونه
بجای دشمنم ایکاش که تو همراه بودی

تو دستور دادی از خط مقدم رد بشم تا تو بخندی
واسه سربازی که جبهش
تو بودی حکم تیر بارون ببندی
تو از این که یه روزی پرچم صلح و بگیری طفره رفتی
خلاصم کردی و دیدم
که از من دل میکندی



Credits
Writer(s): Siyavash Shahbazi
Lyrics powered by www.musixmatch.com

Link