Man Tark e Ishq Bazi o Saghar Namikonam/ من ترک عشق‌بازی و ساغر نمی‌کنم

شمع اگر پروانه را سوخت از خودش خیری ندید
آه عاشق زود گیرد دامن معشوقه را

من ترکِ عشقِ بازی و ساغر نمی کنم
صد بار توبه کردم و دیگر نمی کنم

باغِ بهشت و سایه طوبی و قصر و حور
با خاکِ کوی دوست برابر نمی کنم

من ترکِ عشقِ بازی و ساغر نمی کنم
صد بار توبه کردم و دیگر نمی کنم

تلقین و درسِ اهل نظر یک اشارت است
گفتم کِنایتی و مکرر نمی کنم

من ترکِ عشقِ بازی و ساغر نمی کنم
صد بار توبه کردم و دیگر نمی کنم

هرگز نمی شود ز سرِ خود خبر مرا
تا در میانِ میکده سر بَر نمی کنم

من ترکِ عشقِ بازی و ساغر نمی کنم
صد بار توبه کردم و دیگر نمی کنم

ناصِح به طَعن گفت برو ترکِ عشق کن

ناصحان بیهوده می گویند که دل بردار از او
من به فرمان دلم، دل کی به فرمان منست

ناصِح به طَعن گفت برو ترکِ عشق کن
محتاجِ جنگ نیست برادر، نمی کنم

من ترکِ عشقِ بازی و ساغر نمی کنم
صد بار توبه کردم و دیگر نمی کنم

حافظ جنابِ پیرِ مُغان جایِ دولت است
من تَرکِ خاک بوسیِ این در نمی کنم



Credits
Writer(s): Hafiz Shirazy
Lyrics powered by www.musixmatch.com

Link