Hadeseh (Live)
خیلی ممنونم
گفتم تو چرا دورتر از خواب و سرابی؟
خواب و سرابی
گفتی که منم با تو ولیکن تو نقابی
اما تو نقابی
فریاد کشیدم تو کجایی؟ تو کجایی؟
گفتی که طلب کن تو مرا تا که بیابی
فریاد کشیدم تو کجایی؟ تو کجایی؟
گفتی که طلب کن تو مرا تا که بیابی
چون همسفر عشق شدی، مرد سفر باش
مرد سفر باش
هم منتظر حادثه، هم فکر خطر باش
فکر خطر باش
هر منزل این راه بیابان هلاک است
هر چشمه سرابیست که در سینه خاک است
در سایه هر سنگ اگر گل به زمین است
نقش تن ماریست که در خواب کمین است
در هر قدمت خار، هر شاخه سر دار
در هر نفس آزار، هر ثانیه صد بار
چون همسفر عشق شدی، مرد سفر باش
مرد سفر باش
هم منتظر حادثه، هم فکر خطر باش
فکر خطر باش
گفتم که عطش می کشدم در تب صحرا
گفتی که مجوی آب و عطش باش سراپا
گفتم که نشانم بده گر چمشه ای آن جاست
گفتی چو شدی تشنه ترین، قلب تو دریاست
گفتم که در این راه، کو نقطه ی آغاز؟
گفتی که تویی، تو، خود پاسخ این راز
چون همسفر عشق شدی، مرد سفر باش
مرد سفر باش
هم منتظر حادثه، هم فکر خطر باش
فکر خطر باش
چون همسفر عشق شدی، مرد سفر باش
مرد سفر باش
هم منتظر حادثه، هم فکر خطر باش
فکر خطر باش
گوهر خود را هویدا کن
گوهر خود را هویدا کن، کمال این است و بس
خویش را در خویش پیدا کن، کمال این است و بس
چند می گویی سخن از درد و عیب دیگران؟
خویش را اول مداوا کن، کمال این است و بس
پند من بشنو، به جز با نفس شوم بد سرشت
با همه عالم مدارا کن، کمال این است و بس
چون به دست خویشتن بستی تو پای خویشتن
هم به دست خویشتن وا کن، کمال این است و بس
گفتم تو چرا دورتر از خواب و سرابی؟
خواب و سرابی
گفتی که منم با تو ولیکن تو نقابی
اما تو نقابی
فریاد کشیدم تو کجایی؟ تو کجایی؟
گفتی که طلب کن تو مرا تا که بیابی
فریاد کشیدم تو کجایی؟ تو کجایی؟
گفتی که طلب کن تو مرا تا که بیابی
چون همسفر عشق شدی، مرد سفر باش
مرد سفر باش
هم منتظر حادثه، هم فکر خطر باش
فکر خطر باش
هر منزل این راه بیابان هلاک است
هر چشمه سرابیست که در سینه خاک است
در سایه هر سنگ اگر گل به زمین است
نقش تن ماریست که در خواب کمین است
در هر قدمت خار، هر شاخه سر دار
در هر نفس آزار، هر ثانیه صد بار
چون همسفر عشق شدی، مرد سفر باش
مرد سفر باش
هم منتظر حادثه، هم فکر خطر باش
فکر خطر باش
گفتم که عطش می کشدم در تب صحرا
گفتی که مجوی آب و عطش باش سراپا
گفتم که نشانم بده گر چمشه ای آن جاست
گفتی چو شدی تشنه ترین، قلب تو دریاست
گفتم که در این راه، کو نقطه ی آغاز؟
گفتی که تویی، تو، خود پاسخ این راز
چون همسفر عشق شدی، مرد سفر باش
مرد سفر باش
هم منتظر حادثه، هم فکر خطر باش
فکر خطر باش
چون همسفر عشق شدی، مرد سفر باش
مرد سفر باش
هم منتظر حادثه، هم فکر خطر باش
فکر خطر باش
گوهر خود را هویدا کن
گوهر خود را هویدا کن، کمال این است و بس
خویش را در خویش پیدا کن، کمال این است و بس
چند می گویی سخن از درد و عیب دیگران؟
خویش را اول مداوا کن، کمال این است و بس
پند من بشنو، به جز با نفس شوم بد سرشت
با همه عالم مدارا کن، کمال این است و بس
چون به دست خویشتن بستی تو پای خویشتن
هم به دست خویشتن وا کن، کمال این است و بس
Credits
Writer(s): Ardalan Sarfaraz
Lyrics powered by www.musixmatch.com
Link
© 2024 All rights reserved. Rockol.com S.r.l. Website image policy
Rockol
- Rockol only uses images and photos made available for promotional purposes (“for press use”) by record companies, artist managements and p.r. agencies.
- Said images are used to exert a right to report and a finality of the criticism, in a degraded mode compliant to copyright laws, and exclusively inclosed in our own informative content.
- Only non-exclusive images addressed to newspaper use and, in general, copyright-free are accepted.
- Live photos are published when licensed by photographers whose copyright is quoted.
- Rockol is available to pay the right holder a fair fee should a published image’s author be unknown at the time of publishing.
Feedback
Please immediately report the presence of images possibly not compliant with the above cases so as to quickly verify an improper use: where confirmed, we would immediately proceed to their removal.