Sheytan

گاهی شیطان در درونِ من خودش را پیدا میکند
باکی نیست باکی نیست
برای بالاتر از خدا بودن باید شیطان را بخشید
1122 زیرا آنکه بخشنده ترین است
کاری جز بخشیدن ندارد
گاهی شیطان خودش را در درونِ من پیدا میکند
باکی نیست باکی نیست
اعوذبالله

یه معمای حل نشده ی سخت یه معلمِ خسته
یه تنِ فرسوده ی خاکی با یه جفت چشم باز و یه جفت لب
ولی بسته

غریبه ام غریبه ام با همه شهر و به این دود و به این زهر وابسته
زمین یه معامله ی بد، که بهت رفته تا دسته
تو ولی بخند که زندگی به این خنده ها وصله
و بکن قهر با هر کی ضدِ خوشبختی این نسله
همش جنگ برا حق ولی جنگ ستیزی اولین درس هر فصله

خوب و در حد و تمیزه خوشگل و خوش نقشه اما من بهش سجده نکردم
تووی این بیراهه ی خاکستری من الکی دنبالِ عشق که نگردم
نه، شب بیدار و روزو خوابم بد شلوغ و بد خرابم، سیبو اما من نچیدم
دائما بد رو هوا اما آخه خب من رو زمین آدم ندیدم
من رو زمین آدم ندیدم

شاید شاید عذر خواهی را معنا نیست
آنچه از دست رفته را چطور میشود بخشید
آنچه نیست را چرا باید بخشید
آنجا که ویران گشت با کدام معذرت خواهی آباد خواهد شد
و آنچه تمام شد با کدام عذر میشود فوراً
گاهی عذر خواهی کافی نیست، جبران لازم است

بحث پول و پله نی من واسه تو یه بانک بخرمم باهام قهری
اصلاً این حرف ها نی تو رو گردش و سینما و پارک ببرم هم باهام قهری
ببین من به عشقت جلوی تانک بپرم هم باهام قهری
میدونم من زمین و زمانو جر بدم هم تو منو نمیبینی
میدونم خودمو بکشم الآن خودمو به فاک بدم هم باهام قهری

هی فضا رو چرک میکردی، حالا وایسا شبو کامل طعمِ چرکیتو بکِش
یه گالن بنزینو ریختی، خایه داشته باشو کبریتو بکش
یالا هشه
حالا که طعم جهنمو خواستی بیاد درست بکش لیسو بهش
حالا که شیطانو خواستی دورِ من شیطونا جمعن، همه ابلیس و یه چشم
آره من جهنمم چون نداره دیسکو بهشت
همه پستونا گنده گنده تر از گاو شیرده
همه کونا کپل کصا کچل و دور و بر انواع میوه
همه توو قفس اما خیالت تخت
کص میدن از لای میله

آ ولی بازم ته حلقم بسته است
انگاری جا غذا داره عن میره پایین
باز زبون سرخ و سر و باد انگار ما شاعر نگو شمشیرِ راهیم
بازم حاجی رومون سیاه رو سیاه جلو همشیره هاییم
ولی بازم به جایی رسید بگم
همه از دم کیرِ مایین

خوب و در حد و تمیزه خوشگل و خوش نقشه اما من بهش سجده نکردم
تووی این بیراهه ی خاکستری من الکی دنبالِ عشق که نگردم
نه، شب بیدار و روزو خوابم بد شلوغ و بد خرابم سیبو اما من نچیدم
دائما بد رو هوا اما آخه خب من رو زمین آدم ندیدم
من رو زمین آدم ندیدم

گاهی باید از عشق گذشت عشق کرد
باید از زندگی گذشت زندگی کرد
باید از رفتن گذشت گذشت کرد
گاهی باید از گذشتن گذشت و رفت و خطر کرد
باید دور شد و فکر کرد
بایدخیر و شر با هم بود و باید کور شد و متر کرد

اگه شیطان بَده باید بگم که توو بغل خودِ شیطان بودی دیشب
من برهنه تو برهنه خود حیوان بودی بی شرم
تو اصلاً راهت به من که خب نمیخورد، اگه انسان بودی بی شک
برو روشن کن دورتو
اگه پازلی بدون که وسط گوی میدان بود این تیکت
برو جمع کن خودتو

خودت کیلو چندی عمو اون خودش اومد خودش فروخت
یکی دُزش یه لاینه یکی یه سنگ یکی مثل من دورش کلوخ
تا اومدی یه کیک بپزی، یکی اومد زیرشو جویید
یا سَر نزدی سسشو سوخت
اینجا مردا باید کیرشو برید، زنا باید کصشو دو

همه عالم بدن خدا خسیسه حتی من خودم بَدم
تو فکر کن دروغ گفته محمد هم
تو اصلا عیسی و موسی رو ولش، کتاب و علم و دین بدن
تو فقط رحم بکن به خودت به این بدن
تو برو گول نخور خود را باش نارو به اسم دین نزن

خوب و در حد و تمیزه خوشگل و خوش نقشه اما من بهش سجده نکردم
تووی این بیراهه ی خاکستری من الکی دنبالِ عشق که نگردم
نه، شب بیدار و روزو خوابم بد شلوغ و بد خرابم، سیبو اما من نچیدم
دائما بد رو هوا اما آخه خب من رو زمین آدم ندیدم
من رو زمین آدم ندیدم