B.khab!

بازم شب شد توو اتاقم
توو فکرم ، توو غارم
هدفونم رو گوشمه
موزیکم صدا بلند

دمه صبحِ ، نور اومد
از قبلترش بیدار بودم
قهوه شد صبونم باز
چون روزا شدن بلندتر

نه خوابم نمیبره
توو ماشین ، جاده عو مه
رفتنیا رفتن
آیین دیگه تنها شده

بدم میاد از آفتاب
بیدار با مهتابِ ماه باز
میبینم آشنا
میپیچم تا یوقت نشه داستان

گرفتمش گفتن بیکاری
ولش کردم گفتن بیماری
خواب ب چِشَم نمیاد
دستت بالا اگه توعم بی خوابی

توو راه بام ، انگار رالی
نترس وقتی با منی
پس بزن هرچی سدِّ راه بود
اینطوری توعم مث مایی

شاید یه روزی خوابِ خوبو داشته باشم
ولی اعصابِ راحتو من بت قول نمیدم
اینا بم میگن برج زهرمار چون خسته م لال
میگی چرا؟ بزا بهت بگم ندیدم اعتماد

ب گذشته میگم برگرد
این خنده ی عصبی و واقن کن لبخند
هع
گفتی بگم حسِ اصلیمو بهش
ولی وقتی گفتم پروانه ی منم پر زد

یادش بخیر حیاطا سرسبز
الان صحرا قلبا
رفتیم بر باد
فردام از امروزم باز سخت تر

گرفتمش گفتن بیکاری
ولش کردم گفتن بیماری
خواب ب چِشَم نمیاد
دستت بالا اگه توعم بی خوابی

توو راه بام ، انگار رالی
نترس وقتی با منی
پس بزن هرچی سدِّ راه بود
اینطوری توعم مث مایی

گرفتمش گفتن بیکاری
ولش کردم گفتن بیماری
خواب ب چِشَم نمیاد
دستت بالا اگه توعم بی خوابی

توو راه بام ، انگار رالی
نترس وقتی با منی
پس بزن هرچی سدِّ راه بود
اینطوری توعم مث آیین



Credits
Lyrics powered by www.musixmatch.com

Link