Halam Bade

حالم بده دلم کمرم پام دستهام
انگار ایستاده کسی روی شصتهام
سی ساعته که خواب سراغم نیوده
عکسی کجم که قاب سراغم نیومده
مثل کپک جوونه زده غصه بر تنم
باور نمی کنم خودمم که خودم منم
هی فکر می کنم که چه گندی زدم مگه
اصلا خودم شبیه به حالم بدم مگه

هی آب جوش و جیش و شکرپاش و شاش و قند
دست خودم که نیست که حالم بده نخند
گریه نمی کنم فقط این بغض لعنتی
آه آه آه آه همین بغض لعنتی
مثل شلیل کرم زده مانده در گلوم
نه این تو نیستی که نشسته ست رو به روم

تو چشمهای خیرهٔ مضحک نداشتی
تو دستهای زخمی مهلک نداشتی
انگشتهای داغ تو تاول نداشتند
با شانه های یخ زده کل کل نداشتند
با تو چه دور می شدم از لحظه های شوم
نه این تو نیستی که نشسته ست رو به روم
اما ببینم این که همان خال پای توست
از تندی اش که کم بکنیم این صدای توست
تو فرق کرده ای؟ تو که... یا من عوض شدم
روراست نیستم دو سه سالی ست با خودم
هی خاطرات خوب و بدم میرن و میان
از جون ذهن نفلهٔ من باز چی می خوان
برگرد دختر زبل لب لواشکی
عمری نکرده ام که بمیرم یواشکی
حالم بده دلم کمرم پام دستهام
بسه خدا بلند شو از روی شصتهام



Credits
Writer(s): Sobhan Ganji
Lyrics powered by www.musixmatch.com

Link