Chaay Boose Sigar

غزل غزل سرودم از چشمات
انگار تو آیدایی من شاملو
تو اون پری قصه های فرهاد
که میون شب مهتاب بود
تو گرمی شراب شیرازی
توی اخرین گیلاسم
تو ختم کلوم شعرامی
به تو هزار تا قافیه میبازم
تو زیبا ترین حد و مرز
تو کتاب جغرافیایی
تو یه اعتیاد بی پایان
مث لوپ چای و سیگاری
عزیزم بخند زندگی
تهش حسرت و آهه
عزیزم بخند زندگی
مث دامنت کوتاهه

یه بوسه فرانسوی کف چالوس
تو دو تا پالتوی چرک عهد دقیانوس
با تو لا به لای لحظه ها گمم
با تو نمیبینم دگ همه شب کابوس
با تو سر میره پیمونه هام
با تو هفت خط ترین مرد میخونه هام
با تو تموم ساعتا مستیم
میمیرن تموم دلشوره هام

دوباره تو مستی صدتا لاف و قول مردونه
تلو تلو تو کوچه های شهر و خنده های مستونه
عزیزم بخند زندگی تهش حسرت و آهه
عزیزم بخند زندگی مث دامنت کوتاهه

یه بوسه فرانسوی کف چالوس
تو دو تا پالتوی چرک عهد دقیانوس
با تو لا به لای احظه ها گمم
با تو نمیبینم دیگه همه شب کابوس
با تو سر میره پیمونه هام
با تو هفت خط ترین مرد میخونه هام
با تو تموم ساعتا مستیم
میمیرن تموم دلشوره هام