Hafteh Khakestari

شنبه روز بدی بود، روز بیحوصلگی
وقت خوبی که میشد غزلی تازه بگی؛

ظهر یک شنبه ی من، جدول نیمه تموم
همه خونه هاش سیاه، روی خونه جغد شوم؛

صفحهی کهنه ی یادداشتای من
گف دوشنبه روز میلاد من ئه
اما شعر تو میگه که چشم من
تو نخ ابره که بارون بزنه
آخ اگه بارون بزنه
آخ اگه بارون بزنه!

غروب سهشنبه خاکستری بود
همه انگار نوک کوه رفته بودن
به خودم هی زدم از اینجا برو!
اما موش خورده شناسنامهی من!

عصر چارشنبهی من!
عصر خوشبختی ما!
فصل گندیدن من!
فصل جون سختی ما!

روز پنجشنبه اومد
مث سقائک پیر
رو نوکاش یه چیکه آب
گف به من بگیر، بگیر!

جمعه حرف تازه ای برام نداشت
هر چی بود، پیش تر از اینها گفته بود!



Credits
Writer(s): Varoujan Varoujan
Lyrics powered by www.musixmatch.com

Link