Azadeh (Dastgahe Segah, Mokhalef, Maghloub)

آزاده

با عزیزان در نیامیزد دل دیوانه ام
با عزیزان در نیامیزد دل دیوانه ام
در میان آشنایانم ولی بیگانه ام
از چو من آزاده ای الفت بریدن سهل نیست
از چو من آزاده ای الفت بریدن سهل نیست
می رود با چشم گریان سیل از ویرانه ام

با آنکه همچون اشک غم بر خاک ره افتاده ام من
با آنکه هر شب ناله ها چون مرغ شب سر داده ام من
در سر ندارم هوسی، چشمی ندارم به کسی، آزاده ام من

با آنکه از بی حاصلی سر در گریبانم چو گل
شادم که روشندلی پاکیزه دامانم چو گل
خندان لب و خونین جگر مانند جام باده ام
آزاده ام من

یا رب چو من افتاده ای کو
افتاده آزاده ای کو
تا رفته از جانم برون سودای هستی
آسوده ام آسوده از غوغای هستی

گلبانگ مستی آفرین همچون رهی سر داده ام من
مرغ شباهنگم ولی در دام غم افتاده ام من
خندان لب و خونین جگر مانند جام باده ام
آزاده ام من

ساقیا در ساغر هستی، ساقیا در ساغر هستی، شراب ناب نیست
وآنچه در جام، وآنچه در جام شفق بینی، به جز خوناب نیست

زندگی خوش تر بود در پرده وهم و خیال
صبح روشن را صبح روشن را صفای سایه مهتاب نیست

آنچه نایاب است در عالم وفا و مهر ماست
ورنه در گلزار هستی ورنه در گلزار هستی سرو و گل نایاب نیست
ورنه در گلزار هستی سرو و گل نایاب نیست

جای آسایش چه می جویی رهی در ملک عشق
موج را موج را آسودگی در بحر بی پایاب نیست

با آنکه همچون اشک غم بر خاک ره افتاده ام من
با آنکه هر شب ناله ها چون مرغ شب سر داده ام من
در سر ندارم هوسی، چشمی ندارم به کسی، آزاده ام من

با آنکه از بی حاصلی سر در گریبانم چو گل
شادم که روشندلی پاکیزه دامان چو گل
خندان لب و خونین جگر مانند جام باده ام
آزاده ام من

یا رب چو من افتاده ای کو
افتاده آزاده ای کو
تا رفته از جانم برون سودای هستی
آسوده ام آسوده از غوغای هستی

گلبانگ مستی آفرین همچون رهی سر داده ام من
مرغ شباهنگم ولی در دام غم افتاده ام من
خندان لب و خونین جگر مانند جام باده ام
آزاده ام من



Credits
Writer(s): Ali Tajvidi, Rahi Moayeri
Lyrics powered by www.musixmatch.com

Link