Labkhand

ای مهربون تر از آب با خاک تشنهٔ من
تو بخشش بهاری در باغ خشک این تن
من درس عاشقی رو در مکتب تو خوندم
وای از گذشته ای که بی تو به سر رسوندم

هرگز کسی برایم لطفی نداشته جز درد
تنها تو بودی آن که درد منو دوا کرد
هیچکس دلش برایم بیش از خودش نمیسوخت
رفت و به این شکسته درس شکستن آموخت
بین من و زندگی تو آخرین پیوندی
تو باغ گریهٔ من جوونهٔ لبخندی

ای مهربون تر از آب با خاک تشنه من
تو بخشش بهاری در باغ خشک این تن
من درس عاشقی رو در مکتب تو خوندم
وای از گذشته ای که بی تو به سر رسوندم

خونه نشین شب رو تا روز کوچه بردی
دل از همه بریده خود را به من سپردی
ای آخرین پناهم من تکیه بر تو دارم
حتی تو قلب پاییز با تو خود بهارم
بین من و زندگی تو آخرین پیوندی
تو باغ گریهٔ من جوونهٔ لبخندی
بین من و زندگی تو آخرین پیوندی
تو باغ گریهٔ من جوونه لبخندی
بین من و زندگی تو آخرین پیوندی
تو باغ گریهٔ من جوونهٔ لبخندی



Credits
Writer(s): Pazoki Pazoki
Lyrics powered by www.musixmatch.com

Link