Adat

وقتی عشق عادت شد بدا به حال عاشق
مرگ عشق از عادت یعنی زوال عاشق
وقتی که بی دردی درد تمام دنیاست
در فصل عادتها عاشق همیشه تنهاست

در این هوای بی ترانه که گل نمی زند جوانه
دریچه وقتی منتظر نیست کوچه نمی رسد به خانه
تو ای تمام فرصت من، قصه بی نهایت من
طریقی از غزل به پا کن به باغ خشک عادت من

وقتی عشق عادت شد بدا به حال عاشق
مرگ عشق از عادت یعنی زوال عاشق

اگه خوبم یا که زشتم، اگه دوزخ یا بهشتم
نذار از عادت بمیرم رنگ کهنگی بگیرم
کمکم کن تا بسازم، بار دیگر دل ببازم

برویانم، برویانم، که از تو سبز باشه باور من
بسوزانم، بسوزانم، به پا کن جشنی از خاکستر من

وقتی عشق عادت شد بدا به حال عاشق
مرگ عشق از عادت یعنی زوال عاشق

اگه خوبم یا که زشتم، اگه دوزخ یا بهشتم
نذار از عادت بمیرم رنگ کهنگی بگیرم
کمکم کن تا بسازم، بار دیگر دل ببازم

برویانم، برویانم، که از تو سبز باشه باور من
بسوزانم، بسوزانم، به پا کن جشنی از خاکستر من

وقتی عشق عادت شد بدا به حال عاشق
مرگ عشق از عادت یعنی زوال عاشق



Credits
Lyrics powered by www.musixmatch.com

Link