Shab Bood, Biabaan Bood

شب بود، بیابان بود، زمستان بود
بوران بود، سرمای فراوان بود
یارم در آغوشم هراسان بود
از سردی افسرده و بیجان بود

در فکر آن سیمین بر خوشگل
از جسم و جان خود بودم غافل
میخواستمش او را من از جان و دل
میبردمش با خود سوی منزل

گیـ-گیـ-گیسویش، از باد و باران گشته آشفته
هر-هر تار مویش گویی هزاران راز نگفته

روزی که دل دادم نمیره از یادم
لحظه ای که به دامش افتادم
با لبهای چون قند به رویم زد لبخند
بردم همه رنج و غم از یادم

شب بود، بیابان بود
طوفان بود، سرمای فراوان بود
شب بود، زمستان بود
یارم در آغوشم بی جان بود

شب بود، بیابان بود، زمستان بود
بوران بود سرمای فراوان بود
یارم در آغوشم هراسان بود
از سردی افسرده و بی جان بود

گیسویش از باد و باران گشته آشفته
هر-هر تار مویش گویی هزاران راز نگفته

روزی که دل دادم نمیره از یادم
لحظه ای که به دامش افتادم
با لبهای چون قند، به رویم زد لبخند
بردم همه رنج و غم از یادم

شب بود، بیابان بود، زمستان بود
بوران بود، سرمای فراوان بود
یارم در آغوشم هراسان بود
از سردی افسرده و بی جان بود

در فکر آن سیمین بر خوشگل
از جسم و جان خود بودم غافل
میخواستمش او را من از جان و دل
میبردمش با خود سوی منزل

شب بود، بیابان بود
طوفان بود، سرمای فراوان بود
شب بود، زمستان بود
یارم در آغوشم بی جان بود

شب بود، شب بود
شب بود، شب شب بود
شب بود، شب بود
شب بود، شب شب بود
شب شب بود



Credits
Writer(s): Shahpouri Shahpouri
Lyrics powered by www.musixmatch.com

Link