Bahar Man

بهار من گذشته شاید
چرا تو جلوه ساز این بهار من نمی شوی
چه بوده آن گناه من که یار من نمی شوی
بهار من گذشته شاید
بهار من گذشته شاید
شکوفه ی جمال تو شکفته در خیال من
چرا نمی کنی نظر به زردی جمال من
بهار من گذشته شاید
بهار من گذشته شاید

تو را چه حاجت نشانه من
تویی که پا نمی نهی به خانه من
چه بهتر آن که نشنوی ترانه من
نه قاصدی که از من آرد گهی به سوی تو سلامی
نه رهگذاری از تو آرد برای من گهی پیامی
بهار من گذشته شاید
بهار من گذشته شاید
سیمین بری گل پیکری آری
از ماه و گل زیباتری آری
همچون پری افسونگری آری
دیوانه رویت منم چه خواهی دگر ازمن
سرگشته کویت منم نداری خبر از من
هر شب که ماه درآسمان
گردد عیان دامن کشان
گویم به او راز نهان
که با من چه ها کردی
به جانم چه ها کردی

هم جان و هم جانانه ای اما
در دلبری افسانه ای اما
اما ز من بیگانه ای اما
دیوانه ام خواهی چرا
ای آفت دلها
آزرده ام کردی چرا
ای نو گل زیبا



Credits
Writer(s): Armin Hashemi
Lyrics powered by www.musixmatch.com

Link