Afsoone Sokhan

مرنجان دلم را که این مرغ وحشی
ز بامی که برخاست مشکل نشیند

ز بامی که برخاست مشکل نشیند
تو میگفتی وفا دارم

محبت را خریدارم ولی دیدم نبودی

تو گفتی آن حبیبم من
که بردردت طبیبم من ولی دردم فزودی

تو میگفتی که روز و شب
بود نام توام بر لب به عشقت بی شکیبم

دلم دیدیم نمی جویی
به لب هرگز نمی گویی بجز نام رقیبم

من از بی خبری ز ناز و دل ستانی تو
شدم فتنه بر آن محبت زبانی تو
غم خود به فسوون در دل من چون بنشاندی
زدی بر دل من آتش و در خون بنشاندی

گرچه ای پری زدوریت بی قرار و بی شکیبم
بَر کنم دل از تو بس بود هر چه داده ای فریبم
من تحمل جفای تو بیش از این نمی توانم
گر فرشته ای دگر تو را از حریم دل برانم
گر فرشته ای دگر تو را از حریم دل برانم



Credits
Writer(s): Nezam Fatemi
Lyrics powered by www.musixmatch.com

Link