Kooch
اگر یک شب تو را در خواب بینُم ،به دریا نقشی از مهتاب بینُم
دوباره بینُمت خندون بیایی ،دوباره سینه رو بی تاب بینُم
بیا بار سفر بندیم از این دشت ،زمستون باز توی این خونه برگشت
بیا تا قصّه ها گویُم برایت ،که دوران جدایی دیر بگذشت
اگر یک شب تو برگردی دوباره ،به گیسویت می افشونُم ستاره
نمی دونی مگر ای نازنینُمدلُم هر روز وشب در انتظاره
بیا بار سفر بندیم از این دشت ،زمستون باز توی این خونه برگشت
بیا تا قصّه ها گویُم برایت ،که دوران جدایی دیر بگذشت
به تو گویُم بیا ای نازنینُم ،که با مژگون ز پایت خار چینُم
گلِ عمر منو باد خزون برد ،گل ناز منی ، داغت نبینُم
آه ، گلِ عمر منو باد خزون برد ،گل ناز منی ، داغت نبینُم
بیا بار سفر بندیم از این دشت ،زمستون باز توی این خونه برگشت
بیا تا قصّه ها گویُم برایت ،که دوران جدایی دیر بگذشت
به تو گویُم بیا ای نازنینُم ،که با مژگون ز پایت خار چینُم
گلِ عمر منو باد خزون برد ،گل ناز منی ، داغت نبینُم
آه ، گلِ عمر منو باد خزون برد ،گل ناز منی ، داغت نبینُم
بیا بار سفر بندیم از این دشت ،زمستون باز توی این خونه برگشت
بیا تا قصّه ها گویُم برایت ،که دوران جدایی دیر بگذشت
اگر یک شب تو را در خواب بینُم ،به دریا نقشی از مهتاب بینُم
دوباره بینُمت خندون بیایی ،دوباره سینه رو بی تاب بینُم
بیا بار سفر بندیم از این دشت ،زمستون باز توی این خونه برگشت
بیا تا قصّه ها گویُم برایت ،که دوران جدایی دیر بگذشت
دوباره بینُمت خندون بیایی ،دوباره سینه رو بی تاب بینُم
بیا بار سفر بندیم از این دشت ،زمستون باز توی این خونه برگشت
بیا تا قصّه ها گویُم برایت ،که دوران جدایی دیر بگذشت
اگر یک شب تو برگردی دوباره ،به گیسویت می افشونُم ستاره
نمی دونی مگر ای نازنینُمدلُم هر روز وشب در انتظاره
بیا بار سفر بندیم از این دشت ،زمستون باز توی این خونه برگشت
بیا تا قصّه ها گویُم برایت ،که دوران جدایی دیر بگذشت
به تو گویُم بیا ای نازنینُم ،که با مژگون ز پایت خار چینُم
گلِ عمر منو باد خزون برد ،گل ناز منی ، داغت نبینُم
آه ، گلِ عمر منو باد خزون برد ،گل ناز منی ، داغت نبینُم
بیا بار سفر بندیم از این دشت ،زمستون باز توی این خونه برگشت
بیا تا قصّه ها گویُم برایت ،که دوران جدایی دیر بگذشت
به تو گویُم بیا ای نازنینُم ،که با مژگون ز پایت خار چینُم
گلِ عمر منو باد خزون برد ،گل ناز منی ، داغت نبینُم
آه ، گلِ عمر منو باد خزون برد ،گل ناز منی ، داغت نبینُم
بیا بار سفر بندیم از این دشت ،زمستون باز توی این خونه برگشت
بیا تا قصّه ها گویُم برایت ،که دوران جدایی دیر بگذشت
اگر یک شب تو را در خواب بینُم ،به دریا نقشی از مهتاب بینُم
دوباره بینُمت خندون بیایی ،دوباره سینه رو بی تاب بینُم
بیا بار سفر بندیم از این دشت ،زمستون باز توی این خونه برگشت
بیا تا قصّه ها گویُم برایت ،که دوران جدایی دیر بگذشت
Credits
Writer(s): Ardalan Sarfaraz
Lyrics powered by www.musixmatch.com
Link
© 2024 All rights reserved. Rockol.com S.r.l. Website image policy
Rockol
- Rockol only uses images and photos made available for promotional purposes (“for press use”) by record companies, artist managements and p.r. agencies.
- Said images are used to exert a right to report and a finality of the criticism, in a degraded mode compliant to copyright laws, and exclusively inclosed in our own informative content.
- Only non-exclusive images addressed to newspaper use and, in general, copyright-free are accepted.
- Live photos are published when licensed by photographers whose copyright is quoted.
- Rockol is available to pay the right holder a fair fee should a published image’s author be unknown at the time of publishing.
Feedback
Please immediately report the presence of images possibly not compliant with the above cases so as to quickly verify an improper use: where confirmed, we would immediately proceed to their removal.