Parooye Bi Ghayegh

دو تا چشمام دو تا سرباز مغرورن
که مدت هاست از معشوقشون دورن
دو تا سرباز که چند تا زن تنها
توی دلشوره هاشون رخت میشورن
دو تا دستام دو تا چاقوی بی دسته
دو تا قفل بزرگ ِ دست و پا بسته
دو تا پارو، دوتا پاروی بی قایق
دو تا کشتی با ده تا لنگر خسته

گلوم خلوت ترین پس کوچه ی بن بست
سرم سرکش ترین فواره ی میدون
یه فنجون قهوه تو غمگین ترین کافه
یه عابر تو خیابونای سرگردون

چشامو بستمو وا کردمو دیدم
یکی از بال ِ بستم آسمون ساخته
یکی بختک شده افتاده رو سینم
یکی از استخونام نردبون ساخته

سرم چندتا کتاب ِ رنگ و رو رفته
یه بالون با طناب ِ از گلو پاره
یه اعدامی که اُمیدش به دنیا نیست
ولی دنیا براش جذابیت داره
نه دنیا از سرم خیلی زیادی بود
نه پیشونی نوشتم بود کم باشم
به هر تقدیر شکلک در نیاوردم
فقط میخواستم شکل خودم باشم

گلومو پاره کردم اما این مردم
بهم گفتن که دیوونست، عاشق نیست
کسی باور نکرد این آدم بی شکل
به غیر از عشق با چیزی موافق نیست



Credits
Writer(s): Omid Hojjat, Mohsen Chavoshi
Lyrics powered by www.musixmatch.com

Link