Sorud–e Sheshom

شگفتا
که نبودیم
عشقِ ما در ما حضورِمان داد

پیوندیم اکنون
آشنا چون خنده با لب و اشک با چشم
واقعه نخستین دمِ ماضی

غریویم و غوغا اکنون
نه کلامی به مثابه مصداقی
که صوتی به نشانه رازی

هزار معبد به یکی شهر
بشنو
گو یکی باشد معبد به همه دهر
تا من آنجا برم نماز که تو باشی

چندان دخیل مبند که بخشکانی ام از شرمِ ناتوانی خویش
درختِ معجزه نیستم
تنها یکی درختم
نوجی در آبکندی
و جز اینم هنری نیست
که آشیانِ تو باشم،
تختت و تابوتت

یادگاریم و خاطره اکنون
دو پرنده
یادمانِ پروازی
و گلویی خاموش
یادمانِ آوازی



Credits
Lyrics powered by www.musixmatch.com

Link