Dokhtare Mashreghi

دختر مشرقیم دختر آفتاب
رنگم از پوست بزک کرده ی مهتاب
زلفم از رنگ سیاه شب یلدا
چشام از روشنی روزن شبها

همه حرفام مهربونی
با نجابت یار جونی
سر سپردهء محبت
با نگاهی آسمونی

دختر مشرقیم من
دختر مشرقیم من

خونم از رنگ زلال سرخ عشق
گریه هام چشمهء پاک و بی ریا
منم اون تنهاترین دختر شهر
که داره میشکنه اما بی صدا

دختر مشرقیم من
دختر مشرقیم من

صدام از شرشر آب چشمه ها
تشنه ام تشنه ترین تشنه ها
تشنهء مرد سوار که بیاد
قصهء هزار و یک شب رو بخواد

تا براش از دیو قصه ها بگم
زخم تن وحشت سایه ها بگم
تا براش از دیو قصه ها بگم
زخم تن وحشت سایه ها بگم



Credits
Writer(s): Traditional
Lyrics powered by www.musixmatch.com

Link