Pariya

یکی بود یکی نبود
زیر گنبد کبود
لخت و عور تنگ غروب
سه پری نشسته بود
زار و زار گریه می کردن پریا
مثل ابرای بهار گریه می کردن پریا
از افق جیرینگ جیرینگ
صدای زنجیر می اومد
از عقب از توی برج ناله شبگیر می اومد

پریا گشنتونه؟
پریا تشنتونه؟
پریا خسته شدین؟
مرغ پربسته شدین؟
چیه این های های تون؟
گریه تون، وای وای تون
گریه تون، وای وای تون

پریای نازنین
چه تونه زار می زنین؟
توی این صحرای دور
توی این تنگ غروب
نمی گین که برف بیاد؟
نمی گین بارون بیاد؟
نمی ترسین پریا؟

دنیای ما قصه نبود
پیغوم سربسته نبود
دنیای ما عیونه
هرکی می خواد بدونه
دنیای ما خار داره
بیابوناش مار داره
هرکی باهاش کار داره
دلش خبردار داره
دنیای ما بزرگه
پر از شغال و گرگه
دنیای ما همینه
بخوایی نخوایی اینه
بخوایی نخوایی اینه



Credits
Writer(s): Eghbali Eghbali
Lyrics powered by www.musixmatch.com

Link