Haramsara

صد سال پیش تو شهری از مشرق زمین
برو بیایی بود که بابا بیا و ببین
میگن تو اون شهر یه جایی همون ورا
سلطانی داشت قصر و برو و حرمسرا
از مال دنیا هیچی اون کم نداشت
چارتا زن عقدی و چل صیغه داشت
از مال دنیا هیچی اون کم نداشت
چارتا زن عقدی و چل صیغه داشت
باریک و بلند داشتش
ظریف و لوند داشتش
مو فرفری و گیسو کمند از همه رنگ نازو قشنگ رنگو وارنگ داشتش
یکی پیرهنش گل گلی و یکی دیگشون لب گلی بود
اما میون اونهمه گل تپلی واسش سوگلی بود
تپلی واسش سوگلی بود
تپلی واسش سوگولی بود
تپلی واسش سوگولی بود
--- ---
همه میدونستن سوگولی جونش بود
همه میدونستن سوگولی جونش بود
قند تو قندونش بود نمک نمکدونش بود
اما خبر نداشت شبا سوگولی
پسر حکیم باشی رو مهمونش بود
پسر حکیم باشی رو مهمونش بود
پسر حکیم باشی رو مهمونش بود
--- ---
سوگولی لباش سرخ تنش سبزه بود
همیشه رو اون کنج لباش خنده بود
سوگولی لباش سرخ تنش سبزه بود
همیشه رو اون کنج لباش خنده بود
تپل مپل تو دل برو
هلویه پوست کنده بود
تپل مپل تو دل برو
هلویه پوست کنده بود
باریک و بلند... داشتش
ظریف و لوند... داشتش
مو فرفری و گیسو کمند از همه رنگ نازو قشنگ رنگو وارنگ داشتش
یکی پیرهنش گل گلی و یکی دیگشون لب گلی بود
اما میون اونهمه گل توپولی واسش سوگولی بود
توپولی واسش سوگولی بود
توپولی واسش سوگولی بود
توپولی واسش سوگولی بود
سلطانو شبها سوگولی خواب میکرد
بی سر صدا چفت درو وا میکرد
تو تاریکی یواشکی میرفت پایین
پسر حکیم باشی رو بی خواب میکرد
--- ---
صد سال پیش تو شهر از مشرق زمین
برو بیایی بود که بابا بیا و ببین
میگن تو اون شهر یه جایی همون ورا
سلطانی داشت قصر و برو و حرمسرا
از مال دنیا هیچی اون کم نداشت
چارتا زن عقدی و چل صیغه داشت
از مال دنیا هیچی اون کم نداشت
چارتا زن عقدی و چل صیغه داشت
باریک و بلند... داشتش
ظریف و لوند... داشتش
مو فرفری و گیسو کمند از همه رنگ نازو قشنگ رنگو وارنگ
یکی پیرهنش گل گلی و یکی دیگشون لب گلی بود
اما میون اونهمه گل توپولی واسش سوگولی بود
توپولی واسش سوگولی بود
توپولی واسش سوگولی بود
توپولی واسش سوگولی بود



Credits
Writer(s): Shabpareh Shabpareh
Lyrics powered by www.musixmatch.com

Link